با خانوادم دعوام شد(سر ی مسئله ک نمیتونم بگم) رفتم تو اتاق انقد حالم بد بود فقط اون لحظه دوس داشتم خودمو بکشم از بس گریه کردم چشام پف کرد خوابم برد خواب دیدم دوستم اومده بود پیش میگف ما داریم کاروانی میریم امام رضا توعم بیا و منم گفتم ک باهاشون میرم حرم امام رضا رو تو خواب دیدم😢از خواب پریدم اصن ی جور دیگ شده بودم ارامش گرفته بودم حالم بهتر شده بود با اینکه هنوز اون ناراحتیه توم بود.چن سالی میشه امام رضا نرفتم خیلی دوست دارم برم بنظرتون این خواب میتونه تعبیرش واقعی بشع و من بطلبم برم پابوس امام رضا😢😔