خانوما من از روغن بیزارم و تحملش روی پوستم برام سخته من لیزر کردم حدود یازده بار ،قرص متفورمین هم برای تنبلی تخمدان مصرف میکنم موهام بشدت نازک شد ولی هنوز هم رویش مو تو قسمت گردن دارم ،بنظرتون مصرف موضعی دم کرده ی رازیانه بعد از شمع انداختن گردن میتونه باقی مونده ی موهارو هم ریشه کن کنه و منو راحت کنه؟
کسی استفاده کرده؟؟؟؟
اثر انگشتان ما تا ابد بر روی قلب هایی که لمسشان کرده ایم میماند..... من به همه ی کاربرا میگم عزیزم پس اگه آقا هستی الکی جوگیر نشو ،قضیه فقط اینه که متوجه ی جنسیتت نشدم...😶
میتونی همزمان از ترکیب سرکه+دارچین هم استفاده کنی خیلی کارسازه
بارالها... از کوی تو بیرون نشود پای خیالم، نکند فرق به حالم... چه برانی، چه بخوانی... چه به اوجم برسانی چه به خاکم بکشانی... نه من آنم که برنجم نه تو آنی که برانی... نه من آنم که ز فیض نگهت چشم بپوشم نه تو آنی که گدا را ننوازی به نگاهی، در اگر باز نگردد... نروم باز به جایی... پشت دیوار نشینم چو گدایی بر سر راهی، کس به غیر از تو نخواهم... چه بخواهی چه نخواهی... باز کن در که جز این خانه مرا نیست پناهی...
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
آره به مروز موها رو کرکی میکنه میتونی همزمان از ترکیب سرکه+دارچین هم استفاده کنی خیلی کارسازه
سرکه و دارچین رو قاطی کنم مثل ضماد بزنم؟ یعنی بذارم بمونه رو پوستم و بشورم؟
اثر انگشتان ما تا ابد بر روی قلب هایی که لمسشان کرده ایم میماند..... من به همه ی کاربرا میگم عزیزم پس اگه آقا هستی الکی جوگیر نشو ،قضیه فقط اینه که متوجه ی جنسیتت نشدم...😶
سرکه و دارچین رو قاطی کنم مثل ضماد بزنم؟ یعنی بذارم بمونه رو پوستم و بشورم؟
آره بعد اینکه موهاتو با موم یا هرچی که میخوای از ریشه برداشتی میتونی تا وقتی که موهات دوباره رشد میکنه هر روز سرکه و دارچین رو قاطی کنی بزاری رو پوستت نیم ساعت بعد بشوری
سر یک ماه موهات کاملا کرکی میشه و اگه بیشتر ادامه بدی کلا از بین میرن
بارالها... از کوی تو بیرون نشود پای خیالم، نکند فرق به حالم... چه برانی، چه بخوانی... چه به اوجم برسانی چه به خاکم بکشانی... نه من آنم که برنجم نه تو آنی که برانی... نه من آنم که ز فیض نگهت چشم بپوشم نه تو آنی که گدا را ننوازی به نگاهی، در اگر باز نگردد... نروم باز به جایی... پشت دیوار نشینم چو گدایی بر سر راهی، کس به غیر از تو نخواهم... چه بخواهی چه نخواهی... باز کن در که جز این خانه مرا نیست پناهی...
بارالها... از کوی تو بیرون نشود پای خیالم، نکند فرق به حالم... چه برانی، چه بخوانی... چه به اوجم برسانی چه به خاکم بکشانی... نه من آنم که برنجم نه تو آنی که برانی... نه من آنم که ز فیض نگهت چشم بپوشم نه تو آنی که گدا را ننوازی به نگاهی، در اگر باز نگردد... نروم باز به جایی... پشت دیوار نشینم چو گدایی بر سر راهی، کس به غیر از تو نخواهم... چه بخواهی چه نخواهی... باز کن در که جز این خانه مرا نیست پناهی...
بارالها... از کوی تو بیرون نشود پای خیالم، نکند فرق به حالم... چه برانی، چه بخوانی... چه به اوجم برسانی چه به خاکم بکشانی... نه من آنم که برنجم نه تو آنی که برانی... نه من آنم که ز فیض نگهت چشم بپوشم نه تو آنی که گدا را ننوازی به نگاهی، در اگر باز نگردد... نروم باز به جایی... پشت دیوار نشینم چو گدایی بر سر راهی، کس به غیر از تو نخواهم... چه بخواهی چه نخواهی... باز کن در که جز این خانه مرا نیست پناهی...