2777
2789
عنوان

کیا تو خونه مادر شوهر زندگی میکنن و غیر قابل تحمله

| مشاهده متن کامل بحث + 3111 بازدید | 107 پست
خیلی حس خوبی دارم هرچی دلم بخواد میپزم هرجا بخوام با شوهرم میرم هر دقت پدرم و مادرم بخوان میان .اونج ...

خیلی خوشحالممم برات😘

از صدای گذر آب چنان فهمیدم.تند تر از آب روان عمر گران میگذرد.زندگی را نفسیست ارزش غم خوردن نیست آنقدر سیر بخند تا که ندانی غم چیست.

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

قوربونت برم عزیزم ایشلا توهم بزودی جدا بشی

مررسی گلم من جدام ❤️🙏

گر نگهدار من آن است که من میدانم شیشه را در بغل سنگ نگه میدارد❤از خدا میخوام هیچ بچه ای هیچ کجای دنیا مریض نشه🍂خدا جونم بابت تمام گناه هایی که کردم و تو رو اون لحظه بالاسرم ندیدم توبه 😔 میشه برام صلوات بفرستین که خدا گناهامو ببخشه 😢🥀
به منم دعا کن من بچه ۱۴ ماهه هم دارم هنور نرفتم خونم

انشالا توهم جدا میشی توهم برا من دعا کن این مردا بعضی وقتا خیلی نامرد میشن 😢

از صدای گذر آب چنان فهمیدم.تند تر از آب روان عمر گران میگذرد.زندگی را نفسیست ارزش غم خوردن نیست آنقدر سیر بخند تا که ندانی غم چیست.
واییی چه بد😞😓

خیلی خیلی بدههه اون این پنج ماه نفهمیدم زندگی یعنی چی

از صدای گذر آب چنان فهمیدم.تند تر از آب روان عمر گران میگذرد.زندگی را نفسیست ارزش غم خوردن نیست آنقدر سیر بخند تا که ندانی غم چیست.
نه بچه ندارم تازه عروسم خیر سرم پنج ماهه عروسی کردم پنج ماه یه شب هم خونه خودم نخوابیدم هر شب اونجا ...

چی بگم

شما انقدر ب بلوغ عقلی رسیدین ک وارد زندگی مشترک شدین.

ولی یک نصیحت خواهرانه دارم  لطفا یا ایودی بزارین یا امپول ضد بارداری بزنین 

تا وقتی ب ثبات برسین

البته فگرمیکنم خیلی  زود ازاین زندگی دنبال راه فرار میگردین

جنگیدن بلدم، ولی بعضی هدف ها ارزش جنگیدن ندارن.
به منم دعا کن من بچه ۱۴ ماهه هم دارم هنور نرفتم خونم

منم بچم بخاطر دخترم جدا شود یه اتاق سه در چهار داشتیم اینقدر تاریک و بد بود همش فکر میکردی شبه گفت بچه اینجا بزرگ نمیشه بخاطر اون رفت.من هیچ وقت نگفتم جدا شیم چونکه میدونستم چقدر مادرشو دوست داره بعد جداشدن میاد اعصابمو داغون میکنه .ایشلا عزیزم به همین زودی ها توهم جدا بشی

او وقتی هاتیه باوشم بو اولین بار تازه زانیم زندگی چیه و او روژانی په ش تو همو لخووه زندگیم کردو زور زور دلخوشم به بونت کسه کم .💜روژان💜
مررسی گلم من جدام ❤️🙏

خداروشکر عزیزم🌷

او وقتی هاتیه باوشم بو اولین بار تازه زانیم زندگی چیه و او روژانی په ش تو همو لخووه زندگیم کردو زور زور دلخوشم به بونت کسه کم .💜روژان💜
چی بگم شما انقدر ب بلوغ عقلی رسیدین ک وارد زندگی مشترک شدین. ولی یک نصیحت خواهرانه دارم  لطفا ...

من نمیخوام زندگیم خراب کنم فقط میخوام از مادرشوهر جدا باشم خیلی سخته مخصوصا اون پیر زنه غر غر میکنه میگه کار کن یه سری خونش یه ماهیتابه نشستم گفتم برم حموم بیام بعدبشورم خودش رفته بود داشت میشست سر من دادمیزد میگفت چرا نشستی تو خیلی تنبلی اونوقت من هیچی نگفتم رفته بود به شوهرم گفته بودمن با خوبی گفتم شوخی کردم اون به من اخم کرده شوهرمم با من قهر کرده بود

از صدای گذر آب چنان فهمیدم.تند تر از آب روان عمر گران میگذرد.زندگی را نفسیست ارزش غم خوردن نیست آنقدر سیر بخند تا که ندانی غم چیست.
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز