2777
2789

برای ازدواج باکسی که دوسش دارید

اگه تو بحث بامن کم اوردی حس سوختن شدیدی میکنی،دنبال پماد سوختگی نروو!!به جاش میتونی بری تو تاپیکام تجسس کنی از اونجا یه چیز بدرد بخور دربیاری وبکوبونی تو صورتم😃 من ناراحت نمیشم😎ولی سوختگی تو درمان میشه👏                                                                 خدایاااااابیا و خدایی کن به من ی شوهر پولداروو خوشتیپوو مهربون ک صاحب تالار بشه عطا کن🤲❤اینکه صاحب تالار باشه برام خیلی مهمه�😌

خیلی سخته ولی من کلا خیلی اصرار نکردم چون از  آخر عاقبتش ترسیدم، به خدا توکل کردم، خانوادم بهش راضی نشدن آخرشم با کس دیگه که خیلی از همه لحاظ از اون بهتر بود ازدواج کردم 

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

میتونم علت عدم مخالفتشونو بپرسم ؟ و این که راضی هستین؟ 

پدر شوهرم به غریبه راضی نبود و برای اینکه بابام قبول نکنه روی مهریه یه سکه اصرار میکرد بابام اینا راضی بودن ولی تا دیدن 1 سکه میگه بابامم لج کرد گفت زیر 500 تا سکه قبول نمیکنم خیلی شرایط بد بود، الان همه راضی هستن پدر شوهرم بهم میگه عروس گلم😂، 

  

اونا منو تو ۱۵سالگی راضی کردن😂

اتل متل یه مورچه،قدم میزد توکوچه،اومدیه کفش ولگرد،پای اونو لگد کرد،مورچه یه پاش شکسته،راه نمیره نشسته،بابرگی پاشو بسته،نمیتونه کار کنه،دونه هارو بارکنه، تولونه انبار کنه...                                                حتما داری باریتم میخونی؟؟؟!!!                                ازسنت خجالت بکش یارو😐😂
هیچی با تموم قدرتشون جدامون کردن و دادنم ب یکی دیگع الانم طلاق گرفتم🙃

اون چیشد

اگه تو بحث بامن کم اوردی حس سوختن شدیدی میکنی،دنبال پماد سوختگی نروو!!به جاش میتونی بری تو تاپیکام تجسس کنی از اونجا یه چیز بدرد بخور دربیاری وبکوبونی تو صورتم😃 من ناراحت نمیشم😎ولی سوختگی تو درمان میشه👏                                                                 خدایاااااابیا و خدایی کن به من ی شوهر پولداروو خوشتیپوو مهربون ک صاحب تالار بشه عطا کن🤲❤اینکه صاحب تالار باشه برام خیلی مهمه�😌
پدر شوهرم به غریبه راضی نبود و برای اینکه بابام قبول نکنه روی مهریه یه سکه اصرار میکرد بابام اینا را ...

اخر شد ۵۰۰ تا؟

با افتخار دختر روستایی هستم🙆‍♀️دانشجومعلمم ترم ۴ کارشناسی پیوسته آموزش ابتدایی میخونم... برای شادی روح داداشم ی صلوات میفرستی🩵🥲
خب خدا رو شکر 😅 خیلی جدی هم نبوده بیشتر لج و لجبازی بوده 😅

نه خب این که میگم خلاصه بود اول تا پدر شوهرم راضی بشه بیاد شهر ما خونه ما 3 ماه طول کشید. بعد از این که گفت 1 سکه بابامم قبول نکرد پا شدن رفتن تا دو هفته، بابامم میگفت بدردت نمیخورن اینا، بابای شوهرمم تو این دو هفته اصلا با شوهرم حرف نمیزد. منو شوهرم فقط گریه میکردیم، یبارم خواستیم جدا شیم دیدیم نمیتونیم، بله برونمم یه داستانایی داشت داغون بود

  
داغون شدیم جفتمون ولی هنوز منو میخاد

خب پس میتونید باهم باشید

اگه تو بحث بامن کم اوردی حس سوختن شدیدی میکنی،دنبال پماد سوختگی نروو!!به جاش میتونی بری تو تاپیکام تجسس کنی از اونجا یه چیز بدرد بخور دربیاری وبکوبونی تو صورتم😃 من ناراحت نمیشم😎ولی سوختگی تو درمان میشه👏                                                                 خدایاااااابیا و خدایی کن به من ی شوهر پولداروو خوشتیپوو مهربون ک صاحب تالار بشه عطا کن🤲❤اینکه صاحب تالار باشه برام خیلی مهمه�😌
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز