ساعت4صبح بیدار شده بود یکسره پتو رو تموم تموم میداد سردش شده بود شوهرم منم از تکون خوردن هاش بیدار شدم من گرمم بود بچمم سرد بود دستو پاهاش رفتم بخاری رو زیاد کردم پتو انداختم رو بچم 
بعد خدا شاهده این همین جمله گفتم 
گفتم زودتر بیدار شدی سرده  بخاری زیاد کن سردتون شده
یک دفعه سر صبح ساعت 4برداشت گفت خیلی ک س ش ع ر حرف میزنی احمق گفتم وا سر صبح درست حرف بزن دوباره عین همون جمله گفت احمق ک س ش ع ر میگه همش انقد دلم شکست یعنی من سر صبحم بیاد فحش بشنوم 😔از همون موقع دارم گریه میکنم نصفه شب بلند شد جاشو عوض کرد بالشتشو پرت کرد اونطرف همینجوری هم داشت بقیه فحش هاشو بهم میداد😔