2777
2789
عنوان

سر صبح فحشم داد😔قربون خدا برم چه زندگی نکبتی دارم 😔

| مشاهده متن کامل بحث + 957 بازدید | 53 پست

یه بلیط یکطرفه بخر واسه تعطیلات عید به عنوان کادو بفرستش اوکراین . خودتو بچت نفس راحت بکشین 

میشه لطفا برای اینکه شر دشمنام به خودشون برگرده یه حمد بخونین. اگه خوندین بگین منم براتون بخونم 🌹

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

این تکه کلام شوهرم برای من هست 

تو یه بار شنیدی

ناراحت نباش

  

بیایید یه کار کوچک برای فرج مولا بکنیم بعد از هر نماز ۱۰ باراَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج بخوانیم..صلوات خاصه حضرت زهرا،،،اللّهمّ صلّ علی فاطمهٔ و أبیها و بعلها و بنیها [و السّرّ المستودع فیها] بعدد ما أحاط به علمک.بارپروردگارا؛ درود فرست بر فاطمه و پدر بزرگوارش و همسر گرامی‌اش و فرزندان عزیزش (و آن رازی که در وجود او به ودیعه نهادی)، به تعداد آنچه دانش تو بر آن احاطه دارد..................هرگز به مقصد نمیرسید،مگر آنکه همه‌ی راه را با همه احتمالاتش یکبار<حس>کرده باشید:)
از خواب بپره اصلا باید اینطوری حرف بزنه؟

کارش خیلی خیلس زشت بود . منظورم حرف آقاس. تاییدنکردم . ولی خب بعضی از اقایون اینطورین .این هنر خانم هست که بتونه یهکاری کنه که شوهرش حرف زشت نزنه .

انقد دلم شکست همیشه حرف زدنش با من البته فقط با فحشه برای خانوادش و مردم بیرون خونه انقد خوبه

به نظر الکی حال خودتو بد نکن 

من که دیگه ذره ای برام اهمیت نداره چی میگه و چیکار میکنه 

الانم یه نفس عمیق بکش 

وقتی که بیدار شد با ناراحتی بگو سر صب چیشد که اینطوری حرف زدی

این تکه کلام شوهرم برای من هست  تو یه بار شنیدی ناراحت نباش    

من همیشه شنیدم ولی سر صبح یک دفعه برگشت گفت آخه چی گناهی کردم همیشه فحش بشنوم ولی وقتی خونه باباش میره میشه دلقک

لطفاً اگه کسی هست یکچیزی بگه آرومم کنه😔


شاید خواب بدی دیده

یکبار برادر و زنداداش منم سر صبح اینجوری شدن البته اونا سر پنجره باز کردن دعواشون شد ، یکدفعه داداشم سر سفره صبحونه از زنداداشم عذرخواهی کرد گفت خواب دیده بودم اعصابم خورد بوده

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792