بببخشید تو رو خدا ولی خیییییییییییلی رفتارت کودکانهاس، مگه میشه اول ازدواج خودت نخوای منتظر بشی که با هم غذا بخورین ( گشنته؟! به لقمه نون و پنیر میخوردی بهش میگفتی منتظر میشم که بیای و با هم غذا بخوریم) ؟ مگه میشه بعد دو هفته سر ریخت و پاس خونه هرچی از دهنت در اومد، بگی( شروع میکردی جمع کردن و با شوخی میخواستی ازش که کمکت کنه؟ مگه به همین زودی رختخواب جدا میکنن( یه ذره دلبری میکردی ولی بخاطر دلتنگی و ناراحتی سریع ننیذاشتی کار به جاهای باریک بکشه)؟ خداوکیلی چه ذهنیتی نسبت به ازدواج دارین؟ مهدکودکه که قهر میکنی؟ به نظرت نباید یه ذره زنونگی و سیاست نشون میدادی؟
God help me to be strong enough not to lie to myself
من بعد از يه سال ازدواج هنوز فكر ميكنه مجرده . تا ساعت دو و سه شب بيرونه بش میگم واسه چی زن گرفتی.. الان دیگ خودمو مشغول کردم زیاد واسم مهم نیس خودشم یکم بهتر شده شاید با اومدن بچمون هم بهتر بشه
من نمیتونم تحمل کنم مخصوصا وقتی دوستاش مباره خونه میریزن میخورن میرن نه موقع شام خونست ن ناهار کفری ...
اره دقیقا خیلی بده ولی من اجازه نمیدم بیان خونم کثافت کاری کنن. فقط وقتی خونه نیستم شوهرم دوستاشو میاره .. البته بعضی وقتا کار ندارم بیان بشینن بالاخره فقط خونه خودم که نیست خونه خودشم هست دیگه زندگی مشترکه . بش بگو لااقل موقع غذا اینجا باش من خوشم نمیاد تنها غذا بخورم
کار خاصی نکرده ازش ناراحت بشی اسیری نگرفتی که رفته با دوستاش گپ زده چه مشکلی داره میخوای دستوپاشو ...
بعد دوهفته همون اول که بیاد تو رو ببره خونه مادر شوهرت بعدتو رو بزاره بره بارفیقاش حالا نمیشد چند روز صبر کنه با خانومش وقت بگذرونه بعد بره با رفیق جوناس😠
بخدا خیلی باهاش خوب رفتار کردم هی هیچی نگفتم بروز نیاوردم ولی بیشتر تکرارش کرده دیک تحملش ندارمم دیگ ...
خب سکوت هم کار درستی نیست، باید باهاش با آرامش و تو محیط مناسب حرف بزنی، از ناراحتیت بگی ولی دعوا نکنی، به خودت برسی، برای خودت ارزش قائل بشی، برایباهمبودنتون برنامهریزی کنی و تو زمانی که نیست، تلفنی یا تو پیام از بر نامه باهم بودنتون برنامه بچینی، سعی کن تو نهی کردن از رفت و آمد زیادی با دوستاش، از مادرش کمک بگیری. همه کارا رو نمیخواد تنهایی انجام بدی از اطرافیانت استفاده کن
God help me to be strong enough not to lie to myself
خب سکوت هم کار درستی نیست، باید باهاش با آرامش و تو محیط مناسب حرف بزنی، از ناراحتیت بگی ولی دعوا نک ...
بخدا هرچیز ک فکرشو کنی انجام دادم چه دوران عقد چه الان ک عروسی کردیم ولی باز کارخودش میکنه و اگ چیزی بگم اخرش به دعوت خطم میشه نمیدونم دیگ شاید اصلا من براش مهم نیستم دوسم نداره
بخدا هرچیز ک فکرشو کنی انجام دادم چه دوران عقد چه الان ک عروسی کردیم ولی باز کارخودش میکنه و اگ چیزی ...
الان زوده برای دوست نداشتن، خیلی راه هست برای سر به راه کردن همسرت، من نمیدونم تا الان چه کارایی کردی و شاید حوصلهات نیاد که اینجا بگی، ولی حتما با یه مشاور صحبت کن و بگو چه کارهایی کردی و چه کارهایی باید بکنی. مطمئنا بحث، قهر، تنهایی غذا خوردن، اعتراض، سختگیری و کناره گرفتن راهکارهای درستی نیست.
God help me to be strong enough not to lie to myself