ببین من یه بچه مخصوصا یه دخترک بهتر از همه شما ها درک می کنم اینو خیلی مطمئنم
من مادر خودم بچه بودم منو می زد خیلی یادم نمیاد بزرگ تر شدم نمی زد ولی سر یه اتفاق فقط یکی دوتا کتک میزد و فحش میداد من زمین می خوردم به جای اینکه بلندم کنه خوبم کنه منو میزد داد میزد من وقتی می افتادم از زمین افتادم نمی ترسیدم ار مامانم میترسیدن
من مامانم و دوس دارم ولی یه حس بدی یه نفرت کمی ازش تو قلبم هست نتونستم خوب و راحت بچگی کنم اون جور که دلم می خواد مادر ایده الم نبود
استاتر با این کار تو همین الانم دخترت ازت متنفره اینو مطمئن باش من هنوزم بزرگ نیستم
درد های خودم کنار
ولی اون بچه اون بچه دوست نداره تو داری اون رو اذیت می کنی
من همیشه می گم دختر آیندمو به بهترین شکل ممکن بزرگ کنم لای پر قو بزرگش کنم
چون خودم یه سختیایی کشیدم
تو فقط داری بچگی اون رو خراب میکنی
الان میگم که اون دختر چرا از خونه فرار نمی کنه
بعد میگم من بودم مگه می تونستم فرار کنم جی کار می کردم
یعنی اگه از 7 سال یکم بزرگتر بودم خونه فامیلا رو بلد بودم میرفتم و آخه
من یه دوست صمیمی ندارم خیلی بده
تو داری اون دخترو نابود می کنی
تو باید بستری شی
دختر تو بزاری پیش یکی از فامیلا
لطفا نزنش
من مثل اون نبودم
ولی خییییییلی خوووووب درکش میکنم
لطفا نزن نزن نزن دست خودت نیست پیش اون نباش نزن نزن ترو خدااااا نزن