اول که عقد کردیم فوق ایده آل بود انقد عالی بود که حرف نداشت انقدر به من توجه میکرد که تا به من نمیرسید خودش شرو نمیکرد اما از یه جایی بعد عروسی کم کم سرد که شد هیچ یه بارم گفت لب و این چیزا اصن خوب نیست کثیف کاریه وهمچین حرفی ....کلا رابطمون سرد سرد بوده از بعد عروسی حالایه مدته خوب شده دیگه اما نه مثل اول چقدر دلگیره و چقدر ادم احساس میکنه نکنه مشکل منم؟اما واقعا من مشکل نیستم چون چیزی کم نداشتم و نذاشتم ودرحد قابل قبولش بودم وهستم منظورم خودشیفتگی نیستا منظورم اینه واقعا راضیه ازم اما نمیدونم این وسط چی شده که به اینجا رسیدیم... آیا این مسائل وقتی سردی ایجاد میشه دلیل خوبی برای جدا شدنه؟یابهونه گیری منه؟من دوس دارم همه چی مث قدیم باشه اگه الان انقد رابطه سرد باشه آینده چی میخاد بشه دیگه؟
تو رو خدا میخوام جدی راهنمایی بگیرم از باتجربه ها. اینکه رابطه جنسی سرد اهمیت نداره؟اونم وقتی زن خودش گرم باشه و اذیت بشه.بالاخره هر انسانی یه توقعاتی داره دیگه اما شوهر من میگه همه چی مگه رابطه زناشوییه!اصلا یک ماهم رابطه نداشته باشیم هیچی نمیگه هیچ فرقی براش نداره
بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش! پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم میخوای شروع کن.
من کل سالهایی که باهم عروسی کردیم گله دارم سر این قضیه گریه کردم دعوا کردم التماس کردم اما خیلی بی احساسه نهایت میگه ما که رابطمون خوبه خب چه میدونم ذهنم درگیر و کارو این چیزاست یا خسته بودم این مدت ...همش بهانس
من چکار کنم خب🥺🥺🥺🥺میتونم کلا قید این غریزه رو بزنم؟ گاهی میگم ولش کن راست میگه زندگی که این چیزا نیست احساسمو خاک کنم و بدون این غریزه زندگی کنم ولی یه چیزی میخام بگم که خیلی جای بحث داره اینکه ببخشید راحت میگم مثلا قبل بوس واینا رو خیلی دوس داشت اما یه بار واضح بهم گفت اخه این کارارو دوس ندارم من کثیف ومیکروب واینا هست بده این کار😔به خدا من ادم کثیفی نیستما فکر بد راجب من نکنید.خیلی ادم دلش میشکنه خب🥺