دوساله ازدواج کردم تاحالا تنها جایی نرفتم فقط اجازه میده با مادرم برم ولی با دوست یا فامیل نه.امروز بعددوسال دختر عمم زنگ زد گف میای دوساعت بریم بیرون منم زنگ زدم ازشوهرم بپرسم ک هی اولش گف ن و بعد دید ناراحت شدم گف برو ولی باره اخره با کسی میری الانم ک ازسرکار اومده دنبال بهانه میگشت دعوا درست کنه چتدبار پرسیدخوش گذشت بعدم هی گف دفعه اخرت بود تنها یا باکسی غیرمادرت رفتی تفریح و دعوامون شد
واااا
چند سالته😐
عه وا
من خونوادم اینجورین😐
منم نمیذاره
حتی بهش نمیگم چون میدونم نمیذاره
منم همینطور
فقط با ننش و جاریم میتونم برم بیرون
شوهر منم همینه اینا شوهر نیستن که عذابن
عجبا😐
عزیزم منم‌شوهرم راضی نمیشه با کسی برم بیرون اشکال نداره عادت میکنی کم کم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
