نه اصلا تنها رفته بود اونجا توسط یه ادم ربا دزدیده میشه که به پدرش میگن باید پول بدی آزادش کنیم پدروعوش میرن نجاتش میدن اون ادم رباهم دستگیر میشه بعد بهش میگن تو فقط برگرد ما قول میدیم بلایی سرت نیاد دختر بیچاره هم نیگه وقتی بابام گفته برگرد من احساس امنیت کردم برای همون برگشتم که شوهرو برادرشوهرش میفهمنو گیرش میندازن سرشو میبرن