(اول بگم من مجردم و دانشجو)
قبلا زبان درس میدادم اموزشگاه ولی علاقه نداشتم کاراموزی داروخونه هم رفتم حتی پیشنهاد همکاری هم داد دکتره ولی باز شغل مورد علاقم نبود و محیط کارش خیلی مذهبی بود
و طی این دو سه سال فهمیدم ک روحیه خیلی حساسی واسه کار بیرون دارم تا صاحب کارم بگه بالا چشت ابروعه بهم برمیخوره هی فکر و خیال میکنم و بزرگترین معضلم هم ک صبح زود بیدار شدنم بود
با خودم گفتم بذار برم پی علاقم
من عاشق میکاپم دورشو رفتم وسایل خریدم الان فعلا دارم ی سالن ازمایشی میرم ولی بدم اومده حتی دیگه دست و دلمم نمیره ک برا خودم ارایش کنم چون فهمیدم کاری ک عاشقش هم باشی بعد ی مدت تکراری و خسته کننده میشه
میخوام دیگه هیچوقت سر هیچ کاری نرم چون هم فهمیدم روحیم چطوریه هم از یه روتین ک هر روز تکرار بشه بدم میاد
دلم میخواد صبحا برم پیاده روی عصر برم باشگاه واسه خودم باشم
اینو ادمی داره میگه ک خودش همیشه چ توی سایت چ توی دنیای واقعی ب همه خانوما میگفت مستقل باشید🥲
میخوام ارشد بخونم و با همین ۴_۵ تومن پول ماهانه ای ک بهم خانوادم میده سر کنم🥲
تصمیم مسخره ایه؟
ببخشید یکم طولانی شد مرسی بابت نظراتتون پیشاپیش