یکی از اقواممون بنده خدا مادر شوهرش خیلی زجرش میداد با هم کلا میونشون خوب نبود میشنیدیم هی متدرشوهره بهش میگفت الهی زبونت از دهنت بزنهبیرون در حالی که سر جنینت بزنه از بدنت بیرون .دقیقا نفرینش گرفت وقتی حامله بود تصادف کرد بچه چهار ماهه توشکمش مرد زبونشم در اثر تصادف دو نصف شده بود