وقتی دبیرستانی بودم چون با پسرعموم دوست نشدم تهدیدم کرد بهم انگ بی آبرویی میزنه و همبنکاروهم کرد،اونموقع۱۸سالم بود،الان۲۵, خانواده عموم دست بردار نیستن و دوتا پسرعموم تهمت زدنشون تمومی نداره باز تهمت بهم زدن،خیلی حالم بده
بنظرتون اگه یه قرآن بذارم گرو یه امامزاده و دخیل ببندم و واگذار کنم ،شر قران من و خانوادم رونمیگیره؟
نمیدونم چیکارکنم
خانوادم میگن اگه چیزی بگیم دعوا بزرگ میشه و حرف بیشتر پخش میشه و آبروم بیشتر میره😭😔 چیکارکنم دیگه بریدم