همسرم وپدرش باهم شریکن ومغازه دارن..سیزده ساله ازدواج کردم..همیشه باهم مشکل دارن..هیچ وقت طعم آرامشو تو زندگیم نچشیدم..خانوادش خیلی بی منطقن..فقط حرف خودشونو میفهمن..مسائل مغازه رو میارن تو خانواده..هرکی یه نظری میده..هرکی یه جور قضاوت میکنه..منو شوهرم پیر شدیم به خدا
خانما برام دعا کنید آرامش پیدا کنه زندگیم..هیچی از زندگی نفهمیدم از بس که همیشه با خانوادش در گیر بودیم