بالاخره جونمو برداشتم و فرار کردم،بالاخره از شر کثافتش خلاص شدم. تو سن 25 سالگی شدم یه زن بیوه.............. خدایا اگه واقعا هستی اگه واقعا وجود داری باید تقاصم رو ازش بگیری.................. خدا روزی هزار بار لعنت کنه ننه باباش رو که یه روانی رو بهم انداختن و رفتن زیر خاک. حالا چیکار کنم؟؟؟ تو خونه همه دارن دق میکنن. خدایا نامردی،خیلی نامردی خدا........
بواسطه وجود پسرم خطاب گشتم بنام زیبای «مادر»......خدایا هزاران هزار مرتبه شکر.....
یعنی فقط من تو زندگیم گناه کردم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ یه دختر 18-19 ساله بودم که فقط میخواستم کسی باشه باهاش حرف بزنم از تنهایی دربیام. یعنی تا آخر عمرم باید تاوان اون گناه رو بدم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بواسطه وجود پسرم خطاب گشتم بنام زیبای «مادر»......خدایا هزاران هزار مرتبه شکر.....
سیاه بخت عزیز گناه تو خیلی بالاتر از این حرفاست که به این زودی دنبال آرامشی .. حالا حالا باید تقاص اشک و اه و فلج شدن اون زن رو بدی ... من جای تو بودم این تاپیک رو پاک میکردم چون فکر نکنم با کاری که تو کردی همدردی پیدا کنی
بعد هم یک دختر 19 ساله اگر خیلی براش مهم بود از تنهایی در بیاد می رفت تو اینترنت چت میکرد یا نه یک دوست پسر پیدا میکرد نه اینکه زندگی یک بدبخت رو خراببببببببب کنه .
منو ببخش اینقدر رک حرف میزنم . اگر میخوای به ارامش برسی دو راه داری اول اینکه واقعا توبه کنی و دوم اینکه بری سراغ اون زن و از هر راهیییییییییییییی که میتونی حلالیت ازش بگیری .
سیاه بخت جان تو سیاه بخت نیستی تو کاری که دوست داشتی رو کردی اون زن بد بخت سیاه بخت شده برای یه دختر نوزده ساله پسری که دلش بخواد دختری رو از تنهایی در بیاره فراوونه البته بعید میدونم این حرفها اثری به شما داشته باشه چون صد در صد پدر مادرت قبلا همه ی اینها رو به شما گفتن و به شما اثر نکرده الان هم زندگیت رو بکن و حالا که بیوه شدی چشمت رو روی مردهای زن دار ببند و دعا کن اون زن ببخشتت امیدوارم اون زن بچه نداشته باشه چون باید تاوان آه بچه هاش رو هم پس بدی و یه چیز دیگه از خدا بخواه تقاص گناهت رو از خودت پس بگیره نه از عزیزات
سیاه بخت جان تو سیاه بخت نیستی تو کاری که دوست داشتی رو کردی اون زن بد بخت سیاه بخت شده برای یه دختر نوزده ساله پسری که دلش بخواد دختری رو از تنهایی در بیاره فراوونه البته بعید میدونم این حرفها اثری به شما داشته باشه چون صد در صد پدر مادرت قبلا همه ی اینها رو به شما گفتن و به شما اثر نکرده الان هم زندگیت رو بکن و حالا که بیوه شدی چشمت رو روی مردهای زن دار ببند و دعا کن اون زن ببخشتت امیدوارم اون زن بچه نداشته باشه چون باید تاوان آه بچه هاش رو هم پس بدی و یه چیز دیگه از خدا بخواه تقاص گناهت رو از خودت پس بگیره نه از عزیزات
دوستان شما که هنوز چیزی نشنیدن از سرگذشت این سیاه بخت خانوم!!!!!!! من فقط تو یک خط خلاصه گفتم چون مطمئن نبودم خودشونن.
باید تو تاپیک قبلیشون می بودید. شنیدن کل ماجراهای این خانوم اون هم از زبان خودش شنیدن داشت!
بگذریم
خانم سیاه بخت بیا محض رضای خدا برای تغییر روحیت و وضعیتت هم که شده چند تا کار بکن
اول این نام کاربری رو تغییر بده دوم توبه کن و دیگه هیچ وقت از اون داستانهای فجیعت هیچ جا تعریف نکن از اون خانم و بچش حلالیت بطلب حتی اگه داری یه مقدار پول رد مظالم بده خلاصه به هر شکلی حلالیت بگیر
فکر کن تازه متولد شدی خدا بخشنده است به شرط این که تکرار نکنی
همه ما به درگاه خدا رو سیاهیم کی می تونه بگه گناه نکردیم.
منتهی باید توبه کرد و برگشت تا کی می خوای نق بزنی
یه جا تغییر مسیر بده
باور کن اگه خانوادت ببینن تغییر کردی یا همون شهر کوچیکی که توش زندگی می کنی همه دیدشون عوض می شه می گن سرش به سنگ خورده
ضمنا آدما فراموشکارن کی بیکاره ئنبال شما حرف بزنه اگه خودتو تو چش نیاری
یه گوشه ای بی درد سر زندگی تو از نو بساز منتهی نه روی آشیونه دیگران شما جوونی تکیه کن به خدا
سیاه بخت جان هنوز تاوان ندادی ببخش اینجوری صحبت میکنم اما تازه اول راهه فکر کردی چون طلاق گرفتی و ب ...
مگه طلاق برای تو تاوانه، راهی ک انتخایب کردی خونه ی بندخ خدا رو خراب کردی بعد روی خرابه هش خونه ساختی اتظار داشتی خوشبخت بشی خب این ک از اولش معلوم بوده طلاق میگیری ، و حالا مونده تاوان بدی