رو مبل نشسته بودم داشتم با گوشیم ور میرفتمبعد یهو خواهرم اومد پاشو کوبید ب مبل جلوی من گذاشت که بیا پامو لاک بزن (ازمن بزرگتره)
من یهویی چون اصلا تو حال خودم بودم خیلی یهو ترسیدم خیلی
بعد یهو گفتم چته چرا اینطوری میکنی 
که مامانم اومد گفت چیشده گفتم هیچی یهویی پاشو میکوبع به مبل که اره بیا این کارو برام بکن خیلی ترسیدم خب 
یهو مامانم گفت چیشده مگه حالا اینجوری میکنی مگه چیکار کرده؟!؟
گفتم خب ترسیدم گفت عیب نداره اون ک کاری نکرده 
گفتم اره اگه من این کارو میکردم منو یجور جر میدادیک دیگه پیوند نخورم بعد چون اینه میگی کاری نکرده شروع کرد ب من فحش دادن که چرا به خواهرت توهین میکنی و یبار دیگه حرف بزنی میزنم دهنت پر خون بشه( در حالی که اصلا توهین نکردم)
هیچی دیگه من بغض کردم به خواهرم گفتم اینا همش تقصیر توعه اومدم تو اتاق 
بعد حالا خواهرم اومده میگه تو اینطوری و اونطوری اشک مامانو دراوردی وبهش توهین میکنی در حالی که اصلا به هیچکدومشون توهین نکردم دفعه اولشم نیست بخاطر خواهرم هرچی از دهنش درمیاد به من میگه