زندگی گذشته ام خونه داشتم خانواده شوهرم با من خیلی خوب بودن بجز خواهر شوهرم خیلی بیشعور عقده ای بود
شوهرمم کلا تو فاز مجردی بود هر کی ازش میپرسید میگفت مجردم گوشیش زنگ میخورد همش زن بود
بخاطر خیانتش جدا شدم ولی الان ک هزارتا مشکل دارم میگم کاش تو خونه خودم مینشستم جدا نمیشدم اونجا ی مشکل داشتم اینجا هزارتا
هر چی برا زندگیت تلاش کنی برا توله اون جم کردی
با اینکه مستاجریم بعضی وقتا میگه اینجا خونه بچمه نه تو