2777
2789
عنوان

همسرم از بچمون بدش میاد

| مشاهده متن کامل بحث + 2028 بازدید | 71 پست
خب خودت چرخ و سردوز بخر . استوری بزار ترکت پخش کن که تو خونه خیاطی کنی . درامدش خیلی خوبه . یکیو میش ...

حتما شروع میکنم،اول میخوام تو این آزمون رو شرکت کنم

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

خداییش شما هنوز خودت مستقل نیستی بهتر بود اول بدنبال حس استقلال میرفتی بعد حس بچه آوردن . خرجتون که با خانواده هاس خانوادتون تصمیم میگیرن کجا کار کنید کجا نه بعد یهو بچه آوردید چون اطرافیانم بعد سه سال میگفتن بیارید . خدا رحم به این بچه کنه  

 
۱۸سالگی عقد کردی😑😐😑😐😑واقعا چ فکری میکنید

فکر خودم نبود،تو شهر ما رسمه،خیلیا ازدواج کردن خوشبختن،چون خودشون میخواستن،من نمیخواستم،حتی با پسری حرف هم نزده بودم،دوستام همه جز یکیشون دوس پسر داشتن😊خانواده باعث شدن ازدواج کنم

شوهرت وقتی تو اقدام بودین حواسش نبود که بچه نمیخواد؟ اگ بچه نمیخواست چرا جلوگیری نکردین

بچه میخواست بعد که باردار شدم گفت نمیخواد،شانس منم همون یبار اقدام گرفت،با وجود تنبلی تخمدان،برای خودم عجیب بود

یعنی چی من اهل طلاق نیستم ؟  زندگی خودتو با دستای خودت خراب کردی

دلیل بزرگتری میخواد جداشدن،و اینکه حاضرم یه گوشه بیوفتم و هیچ لذتی از زندگی نبرم ولی جدا نشم،عواقب داره بعد از اینکه سنجیدم دیدم جداشدن بدتره از تحملش،پس تحمل میکنم

هرچند فردا ک بچه بدنیا بیاد خیلی براش عزیز میشه و همه کار میکنه ادم برا بچش

ولی همیشه این یادم میمونه،سختی ای که دارم میکشم و کشیدم،تنها وقتی بهتر میشم که بدونم بچه رو میخواد،به قول بقیه محبت پدری میخواد این بچه،من هر چی بشم پدر نمیتونم باشم براش

اخلاق شوهرت و وضع مالیش رو میدونی ادم جدایی وطلاق هم نیستی یا همه این شرایط نخواستی حس مادر بودن رو ...

قرار نیست اینجا بجای راهکار کسی رو قضاوت کنیم، تجربه منو زندگی نکردی که بتونی انقدر تند راجبم حرف بزنی،وضع مالی بدی نداریم متوسطیم ولی الان فشار اقتصادی رو همه هست،من انتخاب کردم زندگی کنم چون به این نتیجه رسیدم که بهتر از جداییه،من فکر نمیکردم بچه رو نخواد،برای بچه متاسفم دست من نیست، اولش میخواستتش،ولی وقتی فهمید باردارم گفت نه

بن مژه شیدینگ لب اصلا نمیدونم چیه خدایی چ خرجایی داریدا

یه چیزی کاملا سلیقه ای،من نه رنگ میکنم موهامو نه برای بند ابرو آرایشگاه میرم،خودم تو خونه انجام میدم،شما ممکنه صد هزارتومن پول داشته باشید ترجیح بدید پس انداز کنید یکی دیگه بخواد اونو لباس بخره

وشما با وجود همه اینا تصمیم گرفتین بچه دار بشین 

سکوت میکنم که این سکوت منطقی تره

سیسیتونم از ۱۵سالگی اینجام ، در دوران عقد به سر می‌برم ، دانشجو ام و...(یه دوره طولانی افسردگی و پنیک داشتم و کم کم  دارم به زندگی برمیگردم 💚🌱)

خداییش شما هنوز خودت مستقل نیستی بهتر بود اول بدنبال حس استقلال میرفتی بعد حس بچه آوردن . خرجتون که ...

منم دوس داشتم مستقل بشم بعد بیارم،ولی خدا خواست زودتر شد،همسرمم اولش میخواستش،پس نگرانش نبودم،بعد که فهمید باردارم دبه کرد،من رفتار خانوادمو تایید نمیکنم،ولی نمیتونم برخلافش کار کنم چون جنگ اعصاب و روان میشه کل خاندان منو مقصر میدونن اون موقع،خرجمونم همسرم میده خانوادش بهمون کمک میکنن، اگه یروزم کمک نکنن میتونیم زندگی کنیم ولی نه انقدر راحت،ما رسم داریم پدر پسر برنج مصرف سالیانه پسرش رو میده،خونه رو میده،اونا هم اینارو انجام دادن برامون،گاهی هم وسیله خرید میکنن برامون میارن چون وضع مالیشون خوبه،منم برای همین دنبال کارم که همینقدرم به کسی نیاز نداشته باشیم،تایپیک های قبلیمو بخونید متوجه میشد، هر چند که باهاتون موافقم باید اول خودم مستقل میشدم بعد مسئولیت کسی رو قبول میکردم،هر چند دیر شده ولی الان بفکر همینم

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز