خانما بخدا دیگه بریدم ترخدا تجربه سیاست راه حلی چیزی دارید بگید
شوهرم خیلی تنبله احساس می‌کنه تنها مسیولیتش سرکار رفتنه کارشم سنگین نیستا که بگید خب طفلک خسته کوفته میشه سه ساله عروسی کردیم تمااااام کارایه خونه با منه خرید خونه کار بانکی نظافت خونه حتی بهش میگم صبحا سرکار رفتنی حداقل تو زباله هارو ببر میگه آماده کن بزار جلو در تا یادم نره ببرم میگم خب همسایه صداش درمیاد بو میده بالاخره میگه خب در غیر اینصورت یادم می‌ره ببرم
بهش میگم از سرکار اومدنی نون بخر مثلا هفته ای یکبار هزاااااران بهونه میاره که اره من خستم اره من بعد کار میرم اسنپ کار کنم نمیتونم اره دستام کثیفه که آخرش بگم باشه خودم انجام میدم.....بخدا قسم مردایی دیدم که از کارشون تعطیل میشن میرن تمام خریدایه خونه رو انجام میدن میزارن صندوق ماشین بعد میرن با ماشینم کار میکنن
تو خونه روز تعطیل مثلا میگم فلان وسیلتو که سه هفتس گذاشتی گوشه خونه پاشو تکلیف جاشو معلوم کن انققققققد بهونه میاره و لفتش میده که روزش تموم بشه و انجامش نده
مخصوصا که الان باردارم خیلی سختم شده
بخدا شوهرایه خواهرشوهرامو میبینم میگم خدا چه شانسی داده بهشون خواهرشوهرام فقط تو خونه یا دارن فیلم میبینن یا تو گردشن یکیشون که شوهرش حتی خونه رو هم تمیز می‌کنه حسابی چند وقت یه بار اصلا هیچ کدوم رنگ خرید کردن نمیبینن فقط شوهره میخره میاره اینا جا به جا میکنن من خیلی خستم
صبح بهش میگم نون نداریم داری میری از سرکوچه واسه من یه بربری بخر بده برو میگه من حوصله ندارم اصلا براش مهم نیست زن حاملم گرسنه میمونه خیلی ناراحتم واقعا خودمم توانشو ندارم هی این پله هارو برم بیام
خانما کمکم کنید باهاش چیکار کنم؟؟؟؟
