معذرت خواهی که نه
ولی اینکه خودم برم جلو و صحبت کردنو شروع کنم
اول قضیه رو بگم شماها بگین تقصیر کیه؟اصلا انقدر سره چیزای بیخود بحث میکنیم🙄من ۲۰ سالمه اون ۱۵
بهش گفتم بیا اشپز خونه رو باهم جمع کنیم.گفت میام.دبدم نیومد .سه یا چهار بار گفتم بیاد دیگه همش میگفت میام.منم گفتم اصلا نمیخواد بیای خودم جمع کردم😒اومده از اتاق بیرون گریه میکنه و جیغ میزنه و ادا اصول که به خاطر تو پام خورده به میز.میگه میخواستم سریع اتاقو جمع کنم بیام که پام خورده به میز.گفتم خو جمع نکن وقتی میگم بیا. اول بیا اینجا بعد برو اتاقتو جمع کن😒 بعد یه لحظه رفتم تو اتاقش یه چیزی بردارم اومده جییییغ میزنه میگه برو از اتاقم گمشو بیرون😐همون لحظه بابام رسید .خواهرمم انگار نه انگار که بابام اومده همونطوری به جیغ زدن ادامه میده
انقدر جیغ میزد که من و بابام صدای همو نمیشنیدیم.من میخواستم برا بابام توضیح بدم.
بابام اخر عصبانی شد داد زد گفت به خواهرم مگه تو قربتی دهنتو ببند هرچی ساکتم هیچی نمیگم بیشتر جیغ میزنه بی تربیت.
بعد عصری ماامانم اومد گفت رفته با خواهرم صحبت کنه دیده انگشته پاش کبود شده سیاه شده چون خورده به میز.
الان تقصیر کیه؟🙄
اینم بگم خواهرم اصلا تو خونه کار نمیکنه فک نکنین ازش همش کار میکشم که اینطوری کرده