سلام دوستای من... من چون خودم زمستونیم کلا روزای ابری و بارونی و برفی رو دوست دارم میخاستم حس شمارو بدونم... هوای ابری دلم میخاد خونه باشم با یه چای و ی کاسه اش و ذرت و فیلم خونه ام تاریک خیلییی حال میده... یا بیرون قدم زدن و بستنی خوردن
آسمانش را گرفته تنگ در آغوش
ابر با آن پوستین سرد و نمناکش
هوا ابری و من با چشمای تر...دوباره بدون تو میرم سفر...!
من نمیگم معین سلطان اواز اینو میگه
من عااااشق هوای ابری شمالم دم غروب بشینم ور بخاری خونه بابام و ی کاسه اش رشته ی مامان پز بخورم و با مادرم حرف بزنم از این در و اون در
ابری دوست ندارم دلگیره
بجاش نم بارون عاشقشم
دوست دارم برم بیرون قدم بزنم
چقدر خوبه اینجوری بهش فکر میکنی 👌
من دلم مثل هواابریه
من درباره خودم میتونم بگم:/
-من آسمان ِ پر از ابرهای دلگیرم
اگر تو دلخوری از من، من از خودم سیرم .. 👩🏻🦯
باغ بی‌برگی، روز و شب تنهاست،
با سکوت پاک غمناکش
ساز او باران، سرودش باد
جامه‌اش شولای عریانی‌ست
ور جز اینش جامه‌ای باید،
بافته بس شعله ی زر تارِ پودش باد
گو بروید، یا نروید،
هرچه در هرجا که خواهد، یا نمی‌خواهد
باغبان و رهگذاری نیست
باغ نومیدان،
چشم در راه بهاری نیست
گر زچشمش پرتو گرمی نمی‌تابد،
ور به رویش برگ لبخندی نمی روید،
باغ بی‌برگی که می‌گوید که زیبا نیست؟
داستان از میوه‌های سر به گردونسای اینک خفته در تابوت
پست خاک می گوید
باغ بی‌برگی
خنده اش خونیست اشک آمیز
جاودان بر اسب یال افشان زردش می‌چمد در آن
پادشاه فصل‌ها، پاییز...
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
28 ثانیه پیش
29 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
