سلام دوستان داستان از این قراره ک حدودا ۶.۷ سال پیش من ۳تا النگو داشتم ک خودم خریده بودم و خانوادم حتی ی هزاریشو هم نداده بودن چندین سال مستاجر بودیم و با وام تقریبا پولشون جور شد خونه بگیرن ی مقدار کم داشتن میخواستن طلاهای مامانمم بفروشن ولی بازم کم میومد ینی فک کنین لنگ ۲. ۳تومن بودیم، من خودم پیشنهاد دادم گفتم النگوهای منم هست حالا لازمه بفروشین بعد میگیرین اونام بی چون و چرا و حرفی قبول کردن فاکتورشم بود ک ۱۵ گرم بودن اون موقع شد ۱۵۰۰ الان حساب کنی میشه ۱۸ تومن
فک میکردم یک سال ۲سال ... بعد بدن ولی سالها گذشت تا ب امروز ک اصلا حرفی ازش نمیزنن الان نامزدم میخوام برم خونه خودم واقعا ب پولش نیاز دارم فک میکردم شاید تو جهیزیه بخوان برام جبران کنن اما جهیزیم نخریدن برام جز ۳.۴ تیکه چیکار کنم چجوری بگم بهشون؟ بماند ک چقد سخت میگذره این روزام تو این خونه