۶ساله ازدواج کردم همسرم همش بفکر پول جمع کردنه ۳۸ سالشه میگه بچه هم نمیخوام من ۳۲ سالمه همش میگه مهریتو میدم یا ببخش من بتونم اموالم بنام خودم باشه میگم به منچه مشکل خودته دیونه ی پشتوانمه مهریم ۴۵۰تا سکه هست میگه ۱میلیارد بهت میدم یا دو دونگ خونه ...اما من میترسم زندگیمو دوست دارم دیونه شدم از اینکه هی میگه مهریه مهریه منم گفتم مهریه میخوای بدی وکالت طلاق بده اونم هی دو دله اینکارو کردم که ببینم منو بیشتر میخواد یا اموالشو ولی همش دو دله ولی این سری گفت باشه بریم وکالت هم میدم دو دلم نمیدونم چیکار کنم از دستش این کی بود خدا ..اصلا بفکر زندگی و آرامش نیست فکر ذکرش شده اموالش و پول مال جمع کردن نمیدونم چیکار کنم دیونس اهل خیانتم نیست ۴ بار مشاوره بردمش میگن وسواس فکری داره از یک طرفیم میترسم قبول کنم دیگه بعدش راحت طلاقم میده از ایندم میترسم نه کاری نه چیزی خدایا اگه میدونستم مرد اینه هیچوقت ازدواج نمیکردم