وقتی که رفت من با دو چشم خویشتن دیدم که جانم میرود...قبلا وقتی میگفتن داغ برادر سخته نمیفهمیدم چی میگن...ولی وقتی برادر ۱۸ سالم رو دست مردم به سمت خونهی ابدیش رفت و حسرت داشتنشو برای همیشه به دلم گذاشت فهمیدم این داغ، همون غم و حسرتیه که تا آخر عمر رو دلم میمونه.میشه برای شادی روح یدونه داداشم فاتحه بدید؟؟؟
وقتی که رفت من با دو چشم خویشتن دیدم که جانم میرود...قبلا وقتی میگفتن داغ برادر سخته نمیفهمیدم چی میگن...ولی وقتی برادر ۱۸ سالم رو دست مردم به سمت خونهی ابدیش رفت و حسرت داشتنشو برای همیشه به دلم گذاشت فهمیدم این داغ، همون غم و حسرتیه که تا آخر عمر رو دلم میمونه.میشه برای شادی روح یدونه داداشم فاتحه بدید؟؟؟
وقتی که رفت من با دو چشم خویشتن دیدم که جانم میرود...قبلا وقتی میگفتن داغ برادر سخته نمیفهمیدم چی میگن...ولی وقتی برادر ۱۸ سالم رو دست مردم به سمت خونهی ابدیش رفت و حسرت داشتنشو برای همیشه به دلم گذاشت فهمیدم این داغ، همون غم و حسرتیه که تا آخر عمر رو دلم میمونه.میشه برای شادی روح یدونه داداشم فاتحه بدید؟؟؟
شوهرم نه اهل دوده نه اهل زفیقه نه هیزه نه دزده نه هیچیفقط بچه ننه س
وقتی که رفت من با دو چشم خویشتن دیدم که جانم میرود...قبلا وقتی میگفتن داغ برادر سخته نمیفهمیدم چی میگن...ولی وقتی برادر ۱۸ سالم رو دست مردم به سمت خونهی ابدیش رفت و حسرت داشتنشو برای همیشه به دلم گذاشت فهمیدم این داغ، همون غم و حسرتیه که تا آخر عمر رو دلم میمونه.میشه برای شادی روح یدونه داداشم فاتحه بدید؟؟؟
وقتی که رفت من با دو چشم خویشتن دیدم که جانم میرود...قبلا وقتی میگفتن داغ برادر سخته نمیفهمیدم چی میگن...ولی وقتی برادر ۱۸ سالم رو دست مردم به سمت خونهی ابدیش رفت و حسرت داشتنشو برای همیشه به دلم گذاشت فهمیدم این داغ، همون غم و حسرتیه که تا آخر عمر رو دلم میمونه.میشه برای شادی روح یدونه داداشم فاتحه بدید؟؟؟
وقتی که رفت من با دو چشم خویشتن دیدم که جانم میرود...قبلا وقتی میگفتن داغ برادر سخته نمیفهمیدم چی میگن...ولی وقتی برادر ۱۸ سالم رو دست مردم به سمت خونهی ابدیش رفت و حسرت داشتنشو برای همیشه به دلم گذاشت فهمیدم این داغ، همون غم و حسرتیه که تا آخر عمر رو دلم میمونه.میشه برای شادی روح یدونه داداشم فاتحه بدید؟؟؟
کوتاه اومدم اومدم اومدم تا جاری دار شدم همه ی رفتاراشون ادامه داشت تبعیضم بهش اضافه شد
وقتی که رفت من با دو چشم خویشتن دیدم که جانم میرود...قبلا وقتی میگفتن داغ برادر سخته نمیفهمیدم چی میگن...ولی وقتی برادر ۱۸ سالم رو دست مردم به سمت خونهی ابدیش رفت و حسرت داشتنشو برای همیشه به دلم گذاشت فهمیدم این داغ، همون غم و حسرتیه که تا آخر عمر رو دلم میمونه.میشه برای شادی روح یدونه داداشم فاتحه بدید؟؟؟
وقتی که رفت من با دو چشم خویشتن دیدم که جانم میرود...قبلا وقتی میگفتن داغ برادر سخته نمیفهمیدم چی میگن...ولی وقتی برادر ۱۸ سالم رو دست مردم به سمت خونهی ابدیش رفت و حسرت داشتنشو برای همیشه به دلم گذاشت فهمیدم این داغ، همون غم و حسرتیه که تا آخر عمر رو دلم میمونه.میشه برای شادی روح یدونه داداشم فاتحه بدید؟؟؟