پریروز اوردم شهرمون خونه مامانم که دوهفته دیگه زایمان دارم دیگه کارامو کنم برا زایمان امروز صبحم میخاست برگرده ولی وقتی من خواب بودم ساعت ۷صبح رفته خیلی دلم گرفته چرا بیدارم نکرد صبحانه بهش بدم خیلی دلم براش تنگ شد یهووو اینقد دلم گرفته که حد نداره.... چقد تو این راه اذیت میشه نه ساعت راهه اینقدم کار داشت باید سری برمیگشت ایکاش حداقل چند روز میموند...