اینجوریه 10ساعت پشت تلفنه میگه قطع نکن فقط صداتو بشنوم. خودشم سر کاره ایرپاد میذاره
از صبح تا شب کار میکنه
منم از صبح تا شب دوره دانشگاه و درسم
گاهی میاد همو میبینیم
یه سری درخواستای جنسی کرد به جز رابطه جنسی.
که چون نمیخواستم اونم قهر کرد ولی بعدش خوب شد گفت من از حس جنسیم میگذرم تا از دستت ندم
خیلی خوشکله ماشالله و خوشتیپ
و خیلی کاریه
دستاش پینه بسته. پلیس هم هست همزمان.
تازه یه ماهه آشنا شدیم.
قبلا اشنا شدم با افرادی اما در حد چت و در حد یه هفته.
چون نمیخواستم رابطه طولانی.
اما انگار دارم عاشقش میشم. بیش از حد محبت میکنه. و هر چقدر دعوا کنیم نمیگه میرم و کات.
میگه میمونم درستش میکنیم.
بهش گفتم من قصدم از ی رابطه ازدواجه تهش.
اونم گفت بذار ی مدت بگذره.
بهش چقدر وقت بدم برای آشنایی
من 21ام ام اون 25.
از چشم اون من خبلی خوشکلم اما از چشم خودم صرفا قشنگم. اون همه چی تمومه. خوش ذات و مهربونه. خیلی احساساتی عه و ابرازش میکنه هم با رفتار و توجه و هم با کلمات.
میگه برنامه ها دارم برات در بگردیم و برات چیز میز بخرم و بریم برف بازی تا خوشحال بشی.
همش صحبت بچه و ازدواج رو میکنه
چکار کنم.
اعتمادکنم؟
یعنی 4سال بمونم ب پاش؟!
