2777
2789
عنوان

فردا جاری ام میخواد بیاد خونم

1559 بازدید | 86 پست

نزدیک به سه ساله شوهرم با خانواده ام رفت و امد نداره.در طول این سه سال تو‌چندماه از بارداریدوسه باری اومد خونه بابام و دیگه نیومد و با خاتواده ام هیچ نوع ارتباطی نداشت. بعد که برادرش زن‌گرفت با خواهرام چندباری رفت و امد کردیم حتی مادرم عمل کرد نیومد خونه بابام و بابام خونه اش رو عوض کرد چشم روشنی نیومد ولی خواهرام اومدن خونه ام.

حالا که برادرش زن‌گرفت ارتباط برقرار کرد و دیگه بد باجناق رو نگفت دید دیگه خودش داره و من میتونم مقابله به مثل کنم.منو میبره در خونه بابام پیاده میکنه با یه بچه و کلی وسیله و برگشتن هم همینطور. امروز دم خونه بابام تو ماشین بود

و بابام از بیرون اومده دم در بوده پیاده نشده یه سلام علیک کنه چون باهم قهرن و... 

حالا فررا قراره برادرشوهرم و زنش بیان من برای عروسی شون خیلی زحمت کشیدم با یه بچه کوچیک و دست تنها ولی جاری جان نکرد احوال مادرم رو بپرسه یا الان تبریک بابت خواهرزاده ام و اولین بار که رفتم خونه برادرشوهرم هنوز خستگی کارایی که براشون کردم از تنم خارج نشده بود دیرم برادرشوهرم گفت از خوبی خانم ام هست که اینجایین!!!!

حالا من گذشت کردم بابت احوال نپرسیدنش و تسکر نکردنش اون وقت از خوبی اونه!!!

جاری ام هم اصلااااا به من زنگ نمیزنه با اینکه کوچیک‌تره حتی خبر اومدن شون رو هم نمیده شوهرش به همسرم زنگ میزنه. 

حالا منم هم به خاطر رفتارهاش هم به خاطر تلافی رفتار شوهرم میخوام خونه نمونم.

ولی عذاب وجدان دارم بابت همسرم اخه ظاهرا منو خیلی دوست داره واین باعث میشه من عذاب وجدان بگیرم.همسرم برای خوشحالی من تلاش میکنه ولی صرفا برای خودم نه اینکه به خاطر من مثلاکوتاه بیاد و به موقع اشتی میکرد... 

بگین که کارم درسته😐

اون نمیادد توام نرو رفتو امد نکنید 

در یک شب از شب های زیبا خدا تورا در دستانمان قراررداد و مارو لایق تو دانست از ان پس تو به زندگیمان رنگ ومعناو مفهوم دادی...پسرمون دارا عشق زندگیه مامانو باباش   یه مردادیه جذاب   

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

کارتون درست نیست،بزار همسرت از شما رفتار بزرگ منشی یاد بگیره،،خوب باش خدا خودش همه چیزو میبینه،ولی زیادی هم نباش 

نه ماه انتظار و یک عمر نگرانی،حس ازاد دخترانه را به مهر مادری بخشیدن ،بزرگترین ایثار یک زن است...

[QUOTE=212790483]کارتون درست نیست،بزار همسرت از شما رفتار بزرگ منشی یاد بگیره،،خوب باش خدا خودش همه چیزو میبینه،ولی ز ...[/QUOTE

گفتم که سه سال با خانواده ام ارتباط نداره من جز دوماه گذشته تلافی نکردم که اونم باز با خواهرش ارتباط داشتم.

تو این دوسال ونییم که نیومد و بدوبیراه کفت ولی من احترام گرفتم و رفت و امد داشتم بزرگ‌منشی یاد نکرفت منم گفتم چرا خودم رو کدجیک‌کنم منم مثل خودش رفتار میکنم.

اخه مادرشوهرم گفت‌ما خوبیم که اون رفت و امد داره و همش بهم‌میگفت چه اشکالی داره ارتباط نداره حتما بهش خوش نمیگذره.

خوب منم بهم خوش نمیگذره 

اگه تو هم بخای اینکار کنی پس فرق تو با اون چیه...کار شوهرت هییییچ توجیهی نداره حتی اگه نمیخاست بیاد داخل خونتون باید بابات رو دید لااقل سلام و احوالپرسی میکرد...شما باید باشوهرت صحبت کنی و قانعش کنی...اینکه شما مقابله ب مثل کنی مطمئنأ اوضاع بدتر میشه

حرفی برای بیان حالم ندارم...
اگه تو هم بخای اینکار کنی پس فرق تو با اون چیه...کار شوهرت هییییچ توجیهی نداره حتی اگه نمیخاست بیاد ...

تو این سه سال کوتاه اومدم و احترام گرفتم ولی همسرم هییییییچ‌تغییری نکرد.

توجیح نمیشه همسرم با هیچ زبونی. با شیرین زبونی نشد با عشق نشد با دعوا تشد با افسردگی منم نشد

[QUOTE=212790483]کارتون درست نیست،بزار همسرت از شما رفتار بزرگ منشی یاد بگیره،،خوب باش خدا خودش همه چیزو میبینه،ولی ز ...[/QUOTE

تو زندگی ام چه مجردی چه متاهی خیلی خوب بودم ولی خدا ندید منو.


ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792