2777
2789
عنوان

فردا جاری ام میخواد بیاد خونم

| مشاهده متن کامل بحث + 1559 بازدید | 86 پست
تو این سه سال کوتاه اومدم و احترام گرفتم ولی همسرم هییییییچ‌تغییری نکرد. توجیح نمیشه همسرم با هیچ ز ...

بیخیال شو خدای نکرده افسرده میشی.کاری ب اومدن یا نیومدنش خونه پدرت نداشته باش....اما درمورد خانواده اون با هر کدومشون در حد لیاقتشون رفتار کن..اگه باهات خوب بودن تو هم باهاشون خوب باش..

حرفی برای بیان حالم ندارم...

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

دقیقا مشکلم همینه.

نباید میزاشتی 3سال طول بکشه حالا که شده فردابزارجاریت بیاد اما خیلی خونسرد برخوردکن توهم از خانواده اش فاصله بگیر ولی به مرور اون هرطورخواسته رفتارکرده شما برعکس محبت کردی وثابت کردی برات مهم نیست

[QUOTE=212790483]کارتون درست نیست،بزار همسرت از شما رفتار بزرگ منشی یاد بگیره،،خوب باش خدا خودش همه ...

درسته ،ولی مطمئن باش با مقابل به مثل کردن بهتر نمیشه اوضاع بلکه ممکنه بدتر بشه،میتونی سرد وسر سنگین ورسمی تر باهاشون برخورد کنی

نه ماه انتظار و یک عمر نگرانی،حس ازاد دخترانه را به مهر مادری بخشیدن ،بزرگترین ایثار یک زن است...
باشم نمیتونم احترام نگیرم و خیلی خوب نباشم. خودش خواهرام یا مادرم میومد خونه نمی موند

اگه رفتار جاریت خوب نبود و احساس میکنی بعدا مشکلی به وجود نمیاد تو رابطت با شوهرت نمون برو 

تو هم با خانواده اش پدر مادرش رفت و آمد داری؟

اره داشتم تا دوماه پیش . دیدم‌نیومد عیادت مادرم گفتم درست بشو نیست با گذشت و احترام این درست نمیشه و بدتر خانواده اش فکر میکنن اون به من زور میگه که برم خونه اونا و من قدرتی ندارم.

احترام و رفت و امد تاثیر تداشت منم گفتم چرا ارتباط داشته باشم‌اعصابم خوردبشه و جناب همسر هم تغییری نکنه

خب جوری که دعوا وبحث پیش نیاد بش بگو یادش بیار خودش چه رفتاری کرده

امشب گفت فردا میان گفتم‌من میرم خونه بابام. 

دیگه خودش میفهمه اگه بگم تو این کار رو کردی ممکنه دعوا راه بندازه

خب جوری که دعوا وبحث پیش نیاد بش بگو یادش بیار خودش چه رفتاری کرده

البته بعد یک هفته از سرکار برگشته حموم کردیم و.. برنامه داشت که با این حرفا چیزی نگفت گرفت خوابید و بیخیال شد

نرفتی خونه مادرش براش مهم بود؟ تغییری کرد؟

به رو خودش نمیاره و الکی میگفت برام‌مهم تیست اصلا تیا من خودم نمیبرمت ولی بعدا فهمیدم برای اینکه نقطه ضعف دستم نده گفته و اتفاقا براش خیلی مهمه ولی نمیخواد من بفهمن. الانم که بچه دار شدیم فقط به خاطر بچمون میگه اونم میگه تنهایی میبرمش اخه یه شهر دیگه ان

اگه رفتار جاریت خوب نبود و احساس میکنی بعدا مشکلی به وجود نمیاد تو رابطت با شوهرت نمون برو 

نه خوب نیست برادرشوهرم و حاری ام و برادرش اومدن خونه من تلپ شدن از یه شهر دیگه میان‌من بدون شوهرم‌چون سرکار بود دست تنها با بچه کوچیک در خدمت خودش و برادرش بودم همه کارای عروسی اش رو کردم

بعد خانم میبینه مادر م که عمل کرده رو به خاطر اونا نرفتم‌پیش اش یه بار احوال اش رو نمیگیره. و پدر جاری جان تو عروسی همه زن هارو تحویل گرفت الا من!!!

همسرم بخواد چیزی بگه میگم خودت همین بودی. تاثیر که داشت امکان نداره از سرکار بیاد بغل ام نیاد شب بودن بغل خوابید منم اومد پیش پسرم بخوابم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792