ساعت ۴ صبح بهم پیام داد بیداری زندگیم گفتم اره بیدارم گفت قربون زنم بشم گفتم من که زنت نیستم گفت از کجا معلوم نباشی بعد بهم گفت برو بخواب فردا کارت دارم فردا زنگ زد منو برد باغ بعد بهم گفت اینو خیلی وقته که میخوام بهت بگم جلوم زانو زد با یه انگشتر گفت زنم میشی گفتم من که از خدامه ولی بابام گفت نگران بابات نباش شمارشو از گوشیت برداشتم باهاش حرف زدم موافقه پس فردا میام خواستگاریت آماده باش
شما هم بگین
اینو میگم دیگه نپرسید دوقلو به دنیا اوردم دوباره باردارم دیگه زبونم مو در آورد
منو میگی آره سنتی طور بود مال ما بعدش گفت اول عاشق صدات شدم بعد خودت بعدم شرط و شروطا و کش و قوسای معمول و الانم چند ساله سر زندکیمونیم
خششش خش خش خش چیه خب امضا کردم دیگه آقا ببخشیدا ولی تو کتم نمیره چند سال اینجا عضو باشین ولی تعداد تاپیکاتون صفر باشه،ناقلاها نکنه یه شخصیت دیگه با یه کاربری دیگه و هزارتا تاپیک دارین🤪🤪من اصلا مشکلی ندارم با اینکه کسی تو تاپیکام بگرده و راستش اصلا درک نمیکنم چرا خیلیا مشکل دارن با این موضوع😇
زن داداشش زنگ زد گفت همچین همکلاسی دارین میشناسیش؟ میخوایم بیایم برای امر خیر😑 اون یکی زن داداشش زنگ زد اومد خوابگاه همو دیدیم بعد به خونوادم گفتم و...