2777
2789
عنوان

تو رو خدا بیاید من وقت ندارم

| مشاهده متن کامل بحث + 1589 بازدید | 126 پست
مطمئنا کامل و بی نقصی قشنگم،در هر چیزی رو میشه بست جز دهن مردم،اهمیتی نده به چرندیات دیگران،مهم خودت ...

عزیز دلم ممنونم ازت ولی این هنوز برا 6 سالع پیشه

بمون که بگم چه بلایی سرم اومده

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

نگو که بخاطر یه شوخی به این حال و روز افتادی

نمیدونم کی نیاز داره اینو بشنوه ولی اگه فردا امتحان داری و هیچی بارت نیست پاشو درستو بخون، به کارای عقب افتادت برس، اگه کسی بهت حس ناکافی بودن میده نشیمنگاهش متزلزل باد چون تو به اندازه‌ی خودت خوب و کافی هستی، اگه کسی امروز بهت نگفته چقد خوشگل شدی من میگم “خیلی خوشگل شدی”، اگه اوضاع روحی، جسمی، مالی‌ت خوب نیست اشکال نداره درست میشه، اگه درگیر مشکل خاصی هستی و احساس ناراحتی میکنی یه بغل از راه دور برای تو، اگه اطرافیانت دائما با دیگران مقایسه‌ت میکنن بهشون گوش نکن چون تو قرار نیست مثل بقیه باشی و همین که خودتی کافیهمن همون قهوه تلختم، چای سردتم، غروب جمعه‌تم، کلاس دینی‌تم، گره‌ی هندزفریتم، استوری واتساپتم، درصد منفی تستای درسیتم، غروب سیزده به دردتم، سردردتم، میس‌کال ناشناستم، پنج درصد آخر شارژ گوشیتم، عجله وسط ترافیکتم، صبح شنبه‌تم، سرعت پایین اینترنتتم، صدای بغض‌دارتم، تَرَکای روی قلبتم، خورشت کرفستم،موجودی آخر ماه حسابتم، استرس هفته‌ی قبل از کنکورتم، دروغ شنیدن از رفیقتم، خراش روی انگشتت با کاغذ کتاب مورد علاقتم، هفت سین بی سبزه‌تم، حیاط خالی مدرسه بعد از دیر رسیدن سر صبحگاهتم، خواب بد نیم‌روزیتم. من همه‌ی اون چیزایی ‌ام که هیچوقت قرار نیست دوستشون داشته باشی  _غُصه‌چیزیو‌نخورید‌توزندگی هنوز الله کریمه _💚

سال اول کنکورمو خراب کردم..منی که عاشق درس خوندن بودم و زرنگ 

نمیتونستم از هدفم دل بکنم و سنی نداشتم

پس موندم که بازم بخونم برای رسیدن به رتبه عالی

سال دوم بازم اون فکر بود و من بودم و عذاب

و یه مشکل دیگه که حالا مشکل اولمو به اون طریق فراموش کرده بودم

من یه مشاور گرفتم که اقا بود و از شانس بدم یموقع هایی یه حرفایی میزد ک حس کردم کم کم بهش دلبسته  شدم

حالا دیگه من بودم و غرورم و حرفایی ک نمیزدم

مدام در حال چک کردنش بودم

بچه ها اینم بگم که منطقه ی ما خیلی کوچیکه

یه شهرستان که ادماش کم و بیش همو میشناسن وای از نظر تعداد ادم بازم تعداد بالاس

من چیزی نمیگفتم و فقط میسوختم

اصلا نمیتونستم درس بخونم

حالم خوب نبود

هنوز مغزم خیلی خسته بود که این موضوعم اضافه شده بود بهش 

من چندتا خواستگار خوب داشتم که همرو رد میکردم  و به هیچکیم اصلا توجه نمیکردم

جز این یه نفر که از همه نظرم از من سر بود و یچیز محال

اینکه ابراز علاقه کنمم محال بود

که خداروشکر نکردم مگه نه الان میمردم

گذشت و گذشت تو همین گیر و دار من گند زدم به یه کنکور دیگه وبازم به زندگی جهنمیم ادامه دادم

اون منو دوس نداشت و من اینو فهمیده بودم

اون سال تموم شد و من ب هیچی نرسیدم

ذهن و روحم داغون بود 

تابستون همون سال بود ک بدبختی من شروع شد

فاطیرامین عزیزم مرسی که هستی 


یه پیام دریافت کردم از یه نفر که منو ب اسم و خانوم صدا زده بود و کلی اصرار که جواب بده کارت دارم

اولین پیامی نبود که تو این محیط نحس بمن میرسید ولی همرو بلاک میکردم و به هیچ پسری جواب نمبدادم

اینکه این اقا یهو گفته بود کارم واجبه منو کنجکاو کرد و رفتم جواب دادم

گفت که خیلی وقته بهم علاقه داره و نتونسته بگه و الان ذیگه گفته

خودششو کامل معرفی کرد سن و تحصیلات و همه چی

که هم شعرستانی خودمون بود و از سنش متوجه شدم همکلاسی برادرمه

خیلی ابراز علاقه کرد خیلی زیاد و من میگفتم قصد دوستی و هیچ چیزی ندارم 

ولی قبول نمیکرد و میگف من هدفم مزاحمت نیست و اینا

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792