سلام چطورین خوبین بچه ها... من الان هفت ماه عروسی کردم با پدرومادرشوهرم زندگی میکنم تموم کاراشونو میکنم جوری ک مادرشوهر دست به هیچ کاری نمیزنه.... میشینه دستور میده دختراش میان بچه هاشون کثیف میکنن میرن من تمیز میکنم.... الان حالم خوب نیست رفتم دکتر وحجامت کردن برام پادرد دارم... گفته روپاهات راه نرو تا سه روز.... مادرشوهرم هم ک همیشه خدا میناله ومریضه... زنگ دخترش زده اومد جارو کرد براش اشپزخونه وهال... دراتاق من باز بود من براش دس بلند کردم.. جواب نداد جاروکرد جارو وانداخت وترق رفت..اینقد زورش اومد براهمین جاروکردنه فقط اون ۷ماع منو نمیدیدن ک چقد کار میکنم.. خیلی بم برخورد بنظر شما چه برخوردی کنم... بهش پیام بدم وبگم خرنبودم فهمیدم واز رفتارت ناراحت شدم... ب شوهرم بگم... یااصن ب روی خودم نیارم؟؟؟