سلام دوستان خوبید من همسرم خیلی وقته موقع رابطه ن ع و ظ کامل نداره و اصلا من از رابطمون راضی نیستم بهش میگم برو دکتر بعد یه سال زورکی رفت دکتر هم براش ازمتیش و سونو نوشته باز نمیره انجام بده کلا به خودش و سلامتیش اهمیت نمیده خیلی تو مخمه.اصلا یحوری شدم با این کارهاش و اهمیت ندادناش حسی بهش ندارم .بنظرتون برخورد شدید باهاش بکنم؟
اوه هزاران بار این کارو کردم بهم میگه وقتش نیس،،الان خسته م ،فعلا نه،،،آنقدر میگه ....که دفعه پیش قسم خوردم هیچ وقت نمیام طرفت..که جای زن ومرد عوض شده تو زندگیمون
خیلی سخته واقعا تو زندگیم حسرت هیچی نخوردم اما حسرت زندگی مردمی که عادی زندگی میکنن رو خوردم ..اینکه مرد نازشونو میکشه .بخاطر این مساله حتی عصبانی بشه ..اما ما هییییییچچچچچ
ربطی به شهر نداره پدر و مادر همسرسابقم تو تربیت بچه هاشون فوق العاده کم کاری کردن وگرنه یه س ...
البته بگم پدرو مادر هم تقصیر ندارن ذات خود انسانها همینه بعضیا تنوع طلبن منظور هرچه پدرو مادر مانعشون بشن و تربیت کنن فایده نداره دیدم این مدل ادمها رو که میگم همشونم اخرش پشیمون میشن و سرشون به سنگ میخوره ولی چه فایده