ترجیح میدم حرف نزنم باهاش . حتی یه مدت اون محیطی که تنش بوده نمیرم
ببین من به خواهرم گفتم چرا این کا رو کردی ؟فحش عالمو کشید روم .. یکی دو ماه دیگه میشه یکسال که ندیدمش . مامانم اوندفعه بهم گف برو خونه ش بیا گفتم اون موقع که به من فحش دادن تو ساکت بودی نگاه کردی لطفا الان هم ساکت باش بزار منم اروم باشم همدیگه رو اذیت نکنیم هر چی گف زشته خواهرین . گفتم نه دیگه نمیزارم بهم بی احترامی کنین مگه نمی خایین کسی نفهمه ما با هم قهریم هر جا مهمانی و عروسی داشتین میام دیگه اسمش جلوم نیارین
اگه خاستی درخواست دوستی بده برات توضیح بدم والا دلم پره