چه برسه شوهرم اگه سالی یبارم سمتم نیاد منم نمیرم از محبت کلامی و اینا که خبلی خجالت میکشم همین الان شوهرم میرفت سرکار باهاش دعواگردم دیشب قرار......داشتیم به بهونه بچه پیچوندم الان که بیدار شدم دیدم بیداره میگه تا صبح نخوابیدم تز این به بعد میرم سراغ چیزای دیگه دستتم به من نخوره میگه دیگه حالم ازت بهم میخوره خود .ارضایی کنم از تو بهتره ولی من دست خودمنیست از قصد که نمیکنم خانوما منم مثل خواهرتون مشکلمو چجوری حل کنم اگه راه حلی هست بگین بهم ممنون