من وهمسرم چندسال باهم دوست بودیم ولی تاعقدنکرده بودیم باهم راحت نبودیم ولی برادرشوهرم ازدواجش سنتی بود واسه مراسم عقدش هنوزبهم محرم نبودند رفته بودنداتلیه وعکس گرفته بودند بعداومدندخونه عقدکردند واسه من غیرعادی بود واسه شماچطور خیلی هم خودشون رو مثبت میگرفتنداون زمان جاریم چادری بود
اشکالی نداره که.دیگه زن و شوهربودن
خب دیگه قصدشون ازدواج بوده رفتن عکس گرفتن چه ایرادی داره مگه ؟
شاید صیغه خونده بودن
ولی ما کلا حدود پنجاه روز بدون محرمیت نامزد بودیم بعد عقد کردیم
برای من عجیب نیس،چون هرکس یجوریه،اون چهارتا کلمه عربی هم از نظرم انقدر مهم نیس
شاید صیغه محرمیت خونده بودن
به ملانصرالدین گفتن دارن جهاز میبرن گفت به من چه گفت خب دارن جهاز تو رو میبرن گفت خب به تو چه
اره تو اطراف من همه همین کارو میکنن عروسهای این چندسال اخیر چیز عجیبی نیس
منم یه دوست داشتم میگف اگه قطعا قراره باهم ازدواج کنین اشکال نداره دیگه بهم دست بزنیم و مثلا موهاتو ببینه و اینا
هر چی دختر عشقیع زیر چادر مشکیه😁اینو راهنمایی بودیم یه دختره همکلاسیم میگفت
صرفا جهت فان گفتم اینم بگم خودمم چادریم
والا من چند روز بعد عقد رفتم پیاده شم از ماشین دستم خورد بهش گفتم وایییی ببخشید😁😁😁خیرسرمون ۵سالم دوس بودیما
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
