سلام
من ۶ ساله ازدواج کردم
بچه ندارم
همون اوایل ازدواج همسرم بمن گفتن افسردگی دارن
و قرص میخورن
از سال سوم ازدوامتوجه شدم همسرم افسردگی نداره و بیماریش  دو قطبی هست
و مادرشونم دارن و خودکشی هم کردن چندین بار
و بستری هم شدن
همسرمم سال سوم بستری شدن در بیمارستان و شوک گرفتن
من اوایل احساس عذاب وجدان میکردم ک رهاشون کنم
بینهایت دوستش داشتم و واقعا دل کندن براش ازم سخت بود
ایشون یسری رفتارهای غیر قابل کنترل داشتن و بعد ازینکه متوجه شدم علف مصرف میکنن کامل نا امید شدم
و بعد ظاهرا ب دوستانم پیام داده بودن برای دوست شدن
بارها س..ک...س داشتن و من نفهمیده بودم
اما عین این مردهای توی فیلمها زبون باز بود ولی سرکار نمیرفت همش بخاطر مریضیش تو خونه بود یا اتل و باطل بود پیش دوستاش بود و اینا
سالها بمن دروغ گفت و جوری رفتار کرد ک عاشق منه
اما زیر زیرکی بمن خیانت میکرد و گل مبکشید
زندگیمونم هیچ پیشرفتی نداشت....