خداروشکر خوبه
ولی زهر رفته بدنش فشارش بالاست 
شوهرم پیششه 
منم سرکارم 
احتمالا تا عصر نگهش دارن
جاری هام و یکی از خواهر شوهرام تو شهر ما هستن 
به شوهرم گفتم بگم مامانم سوپ درست کنه(عقدم و فکر میکنم جمله ام اشتباه بود مامان من که وظیفه ای نداره یه لحظه حواسم نبود)
گفت نمیدونم نه معلوم نیست چی بشه
حالا به نظرتون من باید چیکار کنم
اصلا باید کاری کنم؟
با شوهرم درارتباطم ولی به مادرشوهرم زنگ نزدم
حالا زنگ بزنم به شوهرم بیاد بریم خرید سوپ درست کنم
از یه جهت هم شوهرم بیاد کسی پیشش نیست