شوهرم یک هفته اس که بیحالو کسل گفتم شاید کروناس اما تست داد نبود بهرحال این یک هفته من هر نوشیدنی مقوی شیر موز انبه شیرپسته هرچی درست میکردم از سرکار که میومد بخوره هم چنین غذاهای مقوی اونم میخورد کلیم تشکر میکردو که وای چه خانومی دارم ال بل
بعد مادرشوهرم شهرستان چون اینجا نبود من نگفتم که اینطوری یوقت نگران نشه
امشب زنگ زد به همسرم احوالشو پرسیدو همسرم گفت بهترم اونم بهش گفت قوتو بخر بخور همسرم گفت اخه اونو از بیرون میشه خرید همش ارد نخودچی
دیگه من زدم بهش گفتم همون که واست درس کردم دیگه گفت اهان ببخشید نمیدونستم این همونه بعد مامانش معلوم بود هعی داره میگه اینو بخور اونو بخور اینم فقط میگفت خب بعد قطع کرد من کارد میزدن بهم خونم درنمیومد گفتم ی هفته اس انقدددر من بهت میرسم الان جلوی مامان هیچی نمیگی
البته ناگفته نماند داشت میگفت که مریم بنده خدا کلی بهم میرسه اما مکالمش اینجا قطع شد و فک کنم مامانش نشنید
الان من خیلی ناراحتم هرچی باهم حرف میزنه درست جواب نمیدم
حالم از این اخلاقم بهم میخوره حق داشتم ناراحت بشم