وای هنوز دارم میخندم دخترداییم الان زنگ زد گفت دارم از شدت ناراحتی و ضایعگی میمیرم گفتم چی شده گفت همین یه ربع پیش تو خیابون یه پسره پشت سرم بود داشت میگفت جوووون دیگه یعنی من هلاک اون موهای بلندتم آخه نفسسسس منم عصبی شدم برگشتم بهش عهههه چیه عوض اشغال راه افتادی دنبالم یه ساعته زر زر میکنی بی شخصیت بعد دیدم پسره با یه قیافه متعجب و شوک زده نگام میکنه که با منی؟گفتم اره که با توام عوصی بیشعور هی موهای بلندشو ببین چند نفرم وایستاده بودن دیدم پسره داره میگه عزیزم من زنگ میزنم بخدا نمیدونم چی شده ای بابا صبر کن باشه باشه زنگ میزنم اونجا فهمیدم ای داد بی داد عجب گافی دادم یهو پسره هم شروع کرد فحش دادن من که آخه دختره ی عنتر روان پریش وقتی قرصات و نخوردی نیا بیرون از خونه که گند بزنی تو زندگی مردم الان این چرت و پرتها رو گفتی نامزدم شنید حالا چجوری ثابت کنم که یه دختر روانی مریص که داروهاشو نخورده اومده تو خیابون عین سگ وحشی بهم حمله ور شده د آخه گاگول تو موهات کو اصلا مو داری که من گفتم جون به موهات و فلان من تازه یادم اومد خداییش من موهام کوتاهه چرا یه ذرصد فکر نکردم با من نیست دیگه از شدت ضایعگی لال شده بودم اون داد میزد بد و بیراه میگفت مردم همه جمع شده بودن من دیگه فراااار کردم میگه به اون صحنه که فکر میکنم ها از خجالت صورتم گر میگیره🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣ولی خدایی قیافه بهت زده پسره رو تجسم میکنم خنده ام میگیزه🤣🤣🤣🤣😅😅😅