ممنونم عزیز دلم
ترس نگرانی اضطراب گریه و ... داشتن کاملا طبیعیه منم این دوران رو تجربه کردم .
من حتی اسم فیبروم رو نشنیده بودم
که یهو باهاش مواجه شدم.
به مرور وارد پروسه ش که بشی برات عادی میشه
و بخوبی پشت سر میذاریش
اواخر خرداد چهارسال از عملم میگذره و چه زود گذشت باورم نمیشه این مرحله رو پشت سر گذاشتم
الانم که نمیتونم رو شکم بخوابم یاد روزای فیبی میفتم که نمیتونستم رو شکمم بخوابم انگار فیبی پیش درآمد بارداریمم بود مثل اینکه یبار بارداری رو تجربه کردم قبلا