2777
2789

دیشب سرفه و تب ولرز شدید داشت مامانم کبدش ضعیفه به بابام گفتم برو اتاقتو عوض کن مامانم نگیره اگه بگیره میمیره چون کبدش ضعیفه. بابام گوش نداد گفت نمیرم منم صدامو بردم بالا دعوا کردم بالشتشو از زیر سرش کشیدم گفتم برو اتاق دیگه. خیلی حرف بد بهش زدم.من خانوادمو دوس دارم ولی موقع عصبانیت خیلی بد میشم الان ب شدت پشیمونم.از خودم متنفرم. وعذاب وجدان دارم چون مریض بود من بهش رحم نکردم.باید چکار کنم ازم راضی شه؟

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

برو بوسش کن بگو ببخشید پاشو براش یه صبحانه مشتی درست کن قدر پدر و مادرت رو بدون

همیشه براشون دعای خیر میکنم دلم براش میسوزه چون پیره اونم پدرمه خب.ولی خودم الان عصبی شدم شاید چون بیکارم و ازدواج هم نکردم ازبس فکر میکنم. عصبی شدم.خودم میدونم خدا خشمش گرفته از دستم چون ب پدرم بی احترامی کردم امروز ازش معذرت خواهی میکنم بهش میخوام بگم از دستم دلخور نباش من چیزی تو دلم نیس عصبانی بودم

همیشه براشون دعای خیر میکنم دلم براش میسوزه چون پیره اونم پدرمه خب.ولی خودم الان عصبی شدم شاید چون ب ...

افرین 

تصمیم خوبی گرفتی

از این حرفها پیش میاد خودتو اذیت نکن عزیزم

ایشالله برات اتفاق های خوب بیفته

خب به مامانت میگفتی بره یه اتاق دبگه☹

مامانم هی میگفت بهش بی احترامی نکن من شیطون بد رفته بود تو جلدم.مامانم انقدر از دستم ناراحته گریه کرد از دستم گفت چرا ب پدرت بی احترامی کرده اون مریض شده اصلا شاید سرما خورده باشه توچرا اینجور پسش زدی

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792