شوهر روانی صفحه 2 | تبادل نظر نی نی سایت

عضویت: 1400/04/12

تعداد پست: 7610

بخدا خسته شدم سالها بخاطر بچه هام تحمل کردم ولی دیگه بریدم

وای سالها چقد زیاده

این اسیب توبچگیش دیده به احتمال زیااااد

یا تومجردیش زیاد دختر بازی کرده

1400/05/13

|

13:53

عضویت: 1400/04/12

تعداد پست: 7610

همه چی هم لباس هم ارایش همش میگه به سن و سالت نگاه کن خجالت بکش بخدا اعتماد بنفسم و لگد کوب کرده&nbs ...

وای ادم اینجوری داغون میشه کاش ازش بچه نمیاوردی تا تکللیفت معلوم میشد

1400/05/13

|

13:54

عضویت: 1400/04/12

تعداد پست: 7610

این چند شخصبت داره تو خونه باز بهتره ولی جایی میریم یا کسی میاد میشه برج زهر مار سالهاست داماد خانوا ...

بنظر من این توبچگی مدفوعشو توخودش زیاد نگه داشته توبزرگسالی اسیب هاش یقشو گرفته

1400/05/13

|

13:56

مدیر استارتر

عضویت: 1400/05/13

تعداد پست: 61

مشاور...سنی نداری اخه

چی بگم داغونم کرده اونموقعها تو جوونی تحمل میکردم و همش جلو دیگران ازش تعریف میکردم که کسی نفهمه چی بهم میگذره ولی الان دیگه تحمل ندارم همین دیشب باز مهمونی خونه خواهرم نیومد و ما رفتیم و بعد اومدنمون همه چی و زهر من و بچه ها کرد 😔😔

1400/05/13

|

13:57

2 نفر لایک کرده اند ...

مدیر استارتر

عضویت: 1400/05/13

تعداد پست: 61

اون ۱۹ ساله رو هم نمی ذاره بره بیرون؟

نه بچم خودش اهل بیرون رفتن نیست فقط یه باشگاه و خونه

1400/05/13

|

13:58

مدیر استارتر

عضویت: 1400/05/13

تعداد پست: 61

وای سالها چقد زیاده این اسیب توبچگیش دیده به احتمال زیااااد یا تومجردیش زیاد دختر بازی کر ...

چی بگم فقط دارم روز بروز اب میشم ، همش مریضم همش خودخوری میکنم

1400/05/13

|

14:00

1 نفر لایک کرده اند ...

عضویت: 1400/04/12

تعداد پست: 7610

چی بگم فقط دارم روز بروز اب میشم ، همش مریضم همش خودخوری میکنم

میفهممت ادم تلف میشه

چی بگم والا بعد بچه دار شدنت میتونی جداشی

بچه هاتم بزرگ شدن از پس خودشون برمیان

مطمعن باش اون خودش ازتو بیشتر عذاب میکشه تومغزش توفکرش کلی چیزای بد میگذره

من سال اول زندگیمه شوهرمو درست کردم

1400/05/13

|

14:03

نفسr

عضویت: 1398/07/28

تعداد پست: 3380

چقدر ناراحت شدم😔

واقعاََ ته نامردیه کاراش

همینجورش ما زنا آزادی نداریم چه برسه با این شرایط

ای کاش با گفتگو حل میشد

و اینکه میگه از سن و سالت خجالت بکش خیلی بده، چون شوهرت از همون 20 سالگی شما همینجور بوده و حتی اون موقع هم همین بوده فقط الان با این حرفش سرکوبتون میکنه

من خیلی آدم آرومی هستم

انقدر که همه میگن تو دیگه خیلی حال بهم زنی از بس که جواب هیچکاریشو نمیدم

ولی توی این یه مورد خداییش اگه چیزی بگه دهنشو پاره میکنم

چون کاملاََ شخصیه نباید زرت و پرت کنه

"دوستت دارم”، آن هم خیلی زیاد، اما فکر رفتن که به سرت زد حتی اگر پشیمان هم شدی، برو! دوستت دارم، آن هم خیلی زیاد، اما اگر دلت با دیدن دیگری لرزید، رها کن مرا. دوستت دارم، آن هم بسیار زیاد، اما سال‌هاست که فهمیده‌ام، کسی که به رفتن فکر میکند، از کسی که میرود بی‌رحم‌تر است …دوستت دارم اما اینبار اگه رفتی، برای همیشه برو... یه دردایی واسه سن و سالی که داشتم خیلی بزرگ بود... ولی با همون دردها بزرگ شدم و حلشون کردم!

1400/05/13

|

14:06

مدیر استارتر

عضویت: 1400/05/13

تعداد پست: 61

میفهممت ادم تلف میشه چی بگم والا بعد بچه دار شدنت میتونی جداشی بچه هاتم بزرگ شدن از پس ...

هر وقت فکر جدایی میفتادم همه میگفتن خوب میشه خوب میشه همش ب امید روزای خوب بودم ک هیچوقت نیومد😔😌

1400/05/13

|

14:13

1 نفر لایک کرده اند ...

first___lady

عضویت: 1399/11/19

تعداد پست: 12741

نمیدونم بخدا ، میگه دوس ندارم جایی برید و کسی بیاد خونمون میگه خوشم نمیاد

خدا کمکت کنه

من امام رضایی ام🌹🌹🌹دل من گم شد اگر، بسپارید امانات رضا... و اگر از تپش افتاد دلم ببریدش ملاقات رضا... از رضا خواسته ام بگذارد که غلامش بشوم همه گفتند محال است ولی دلخوشم من به محالات رضا(علیه السلام)

1400/05/13

|

14:15

مدیر استارتر

عضویت: 1400/05/13

تعداد پست: 61

چقدر ناراحت شدم😔 واقعاََ ته نامردیه کاراش همینجورش ما زنا آزادی نداریم چه برسه با این شرایط ا ...

بخدا منم اروم بودم منم با اینکه با عشق ازدواج نکردم باز چسبیدم ب زندگیم و نخواستم تو فامیل خودم و اون نقل مجلسشون‌ بشیم ولی هیچوقت خوبیامو ندید با اینکه از نظر مالی خیلی از ما پایینتر بودن ولی از روز اول خانوادش زدن توسرم بعدم خودش

1400/05/13

|

14:16

عضویت: 1400/04/12

تعداد پست: 7610

هر وقت فکر جدایی میفتادم همه میگفتن خوب میشه خوب میشه همش ب امید روزای خوب بودم ک هیچوقت نیومد😔😌

ن بابا ریادی صبر کردی

1400/05/13

|

14:20

نفسr

عضویت: 1398/07/28

تعداد پست: 3380

بخدا منم اروم بودم منم با اینکه با عشق ازدواج نکردم باز چسبیدم ب زندگیم و نخواستم تو فامیل خودم و او ...

میدونم گُلی، از حرفات متوجه شدم که آرومی

تا حالا جدی باهاش صحبت کردی؟

"دوستت دارم”، آن هم خیلی زیاد، اما فکر رفتن که به سرت زد حتی اگر پشیمان هم شدی، برو! دوستت دارم، آن هم خیلی زیاد، اما اگر دلت با دیدن دیگری لرزید، رها کن مرا. دوستت دارم، آن هم بسیار زیاد، اما سال‌هاست که فهمیده‌ام، کسی که به رفتن فکر میکند، از کسی که میرود بی‌رحم‌تر است …دوستت دارم اما اینبار اگه رفتی، برای همیشه برو... یه دردایی واسه سن و سالی که داشتم خیلی بزرگ بود... ولی با همون دردها بزرگ شدم و حلشون کردم!

1400/05/13

|

14:20