چطورکه ازدواج کردم دائم مامانم ازشوهرم بدگویی میکنه میگ شوهرت ادم نیست نفهمه وخیلی توهینای دیگ اونم فقط سرحرف مردم که هرکدوم یه عیب میچسبونن به شوهرم مامانمم قبول میکنه من هرچی بهش میگم من خوشبختم دوسش دارم زندگیم عالیه قبول نمیکنه میگه این چیه توگرفتی درحالی که بااسرارای خودش باشوهرم ازدواج کردم بعدشم وقتی من ازشوهرم طرفداری میکنم بهش برمیخوره توچراطرفشومیگیری چراعین من چارتالیچاربارش نمیکنی همش سراین قضیه دعواداریم اخردیروز زدم به سیم اخردعوای بدی کردیم
کمتر برو اونجا
دیروزکلی نفرینم کردکه چراازشوهرم طرفداری میکنم اصلانظرمن براش مهم نیست چون ازشوهرم خوشش نمیادانتظارداره منم ازش بدم بیاد
ارتباطو سرسنگین کن
اصلا به مادرت گوش ندیاااا تجربه دارم که میگم
اشتباه بزرگی مادرت انجام میده هیچوقت توهین ب همسرت نکن
هر وقت بدگویی کرد بگو مثل اینکه یادتون رفته که انتخاب خودتون بوده؟!!
منو مامانم برعکسیم من با شوهرم مشکل دارم یا خیلی پررو نمیکنم وقتی بدخلاقی میکنه ناهار درست نمیکنم
مامانم هی میگ ناهار ندادی شام ندادی
بد حرف زدی باش فلان
حالا خودش بابامو الکی ب رگبار میگیره ها😏
من توعم یا تو منی
رابطه پدرومادرت چطوره
من توعم یا تو منی
یبار بشورش پهنش کن رو بند تا دیگه بد نکه
عمه بیشعورم رفته بوداونجاچرت پرت پشت سرشوهرم گفته حالاحرف اونوقبول میکن حرف منوقبول نمیکن همش میگ شوهرت ادم نیست عوضیه درحالی که شوهرهرکارتونسته براشون کرده نه خوبی خودم نه شوهرم هیچکدومونمیبینه
مادر پدرت از هم جدا شدن؟
یا اینکه زندگیشون مشکل دارن؟
بخدادیگ بریدم هروقت میرم خونشون به بهونه شوهربادل خون میام خونه هرچی میگم من خوشبختم گوش نمیده هی بااین واون مقایسه میکنه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
13 ثانیه پیش
16 ثانیه پیش
17 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
