2777
2789

سلام اگه طولانی شد ببخشید ولی دیگه خسته شدم خیلی سردرگمم لطفا وقت بزارید برام و تجربه تونو بگید خیلی بهش نیاز دارم 

من امسال میرم دوازدهم سال دیگه کنکور دارم 

سال دهم هیچی برا کنکور نخوندم 

امسال هم یه روز میخونم یه روز نمی‌خونم اون یه روزی هم که میخونم مثلا یه درس زیست در حد کتاب حالا یه ذره بیشتر همین 

من دوران راهنمایی خیلی درس می‌خواندم و بدون هیچ دروغی هر سه سال معدلم ۲۰ شد و شاید هم از درس خوندن خیلی خوشم میومد 

ولی هیچ هدفی برای آینده ام نداشتم بدون هیچی فقط برای بیست شدن درس میخوندم و با این که خیلی میخوندم و مثلا شب امتحان همیشه همه چی رو خونده بودم حتی شاید یکی دو بار دوره کردم بازم استرس داشتم بد جور خیلی استرس می‌کشیدم تو فصل های امتحانات توی طول ترم هم کلا برای خوندن درسا خیلی استرس داشتم واقعا خیلی 

گاهی وقتا از خستگی میشستم و گریه میکردم 

وارد دبیرستان که شدم نسبت به اون موقع خیلی بیخیال تر و راحت گیر تر شدم ولی خوب استرس هم واقعا داشتم و معدلم هیژده و اینا شد 

و اصلا هم از درس خوشم نمیومد الان هدف  زندگیم شده شاد بودن و لذت بردن از زندگیم 

آخه نه تنها استرس درسا هست چیزای مسخره دیگه ای هم هست به خاطرشون استرس دارم 

اصلا درس خوندن رو دوست ندارم 

و میترسم که دانشگاه دولتی قبول نشم البته مامانم میگه که اصلا عیبی ندارد و اگه آزاد رفتی پولتو میدم و فلان 

داداشمم که هیچی درس نخونده رفت آزاد الآنم همش درساشو میفته 

مامانم دبیره 

منم دوست دارم مثل اون باشم یعنی نسبت به حقوقش و زحمتش شغل خوبی برا یه خانومه 

ولی اونم به اجبار مگنه اگه به خودم باشه دوست دارم تو خونه بشینم در آینده و مثل خیلیا ی دیگه که دورم میبینم مثلا زن داییم زبان دانشگاه آزاد خونده و الان با شوهر پولدار تو خونه راحتتتت زندگی می‌کنه حتی غذا مذا هم درست حسابی نمیزاره 

و خیلی های دیگه که دورم میبینم 

ولی یه حسی که شاید یه باور غلط باشه بهم میگه که تو خونه موندن و دستم تو جیب شوهرم باشه خیلی زندگی مفلص و بدبخت گونه ای واره که بشینم خونه بچه بزرگ کنم و غذا بزارم و شست و شو و اینا 

هر چند بیشتر اونایی که دورم میبینم خونه دارن خیلی هم نازک نارنجی و باکلاس و خانومانه زندگی میکنن  و اونقدرا هم کار نمیکنن تو خونه 

ولی من همچین حسی دارم مثلا دختر خالم میاد بهم میگه که می‌خوام مهندس شم دستم تو جیب خودم باشه و مستقل و خانوم باشم بعد ازدواج کنم از یه طرف دوستامم میگن باید یه خانوم دکتری چیزی بشیم که یکی بیاد بگیرتمون و اینا ولی من عقایدم باهاشون فرق داره اصلا حال تلاش کردن و رسیدن به جاهای بزرگ رو ندارم حتی واقعا علاقه ای هم ندارم دوست دارم تو خونه راحت بشینم تفریح کنم پیاده روی کنم ورزش کنم بیرون برم فیلم ببینم آرامش داشته باشم و زندگی کنم 

از یه طرف دیگه هم میترسم گیر یه شوهر بد بیفتم و از اینا که به زور پول میدن 

همچین آدمایی هم تو زندگیم دیدم 

دوست ندارم پس فردا هیچ کاره بشم بعد مثل بدبختا به شوهرم اصارا اصرار که توروخدا پول بده و فلان 

البته مامانم همش بهم میگه که استرس نداشته باش و یه شوهر خوب می‌کنی بشین خونت پادشاهی کن 

ولی فک میکنم بهم دلداری میده که استرس نداشته باشم میگه  من انقد استرس و میگرنم به خاطر همین دانشگاه و کنکور افتاد وبالم راست هم میگه 

ولی حتی اونم الان  انقد دیده نمی‌خونم دیگه داره میگه یه ذره بشین بخونم بیشتر تلاش کن 

ولی همین مامانم که بهم میگه عیبی نداره و جوری زندگی کن که دوست داری

اگه الان معلم نبود و دستش تو جیبش نبود نمی‌دونم با این خرج کردن بابام آیا تا الان دووم میوردیم یا نه ؟ 😕😅

خیلی آدمایی دیدم که به قول مامانم تعریف میکرد دوستش باهم دیگه درس میخوندن بعد مامانم از کله صبح میخوند و استرس هی زنگ میزد به خونشون مامانش میگگفت خوابه و راحت گرفته بود و دانشگاه آزاد رفت و الان خونشون دو برابر ما یه شوهر خیلی خوب و مهربون و می‌گفت هر روز زنگ میزدم خونشون می‌گفت گفتم شوهرم از بیرون غذا بگیره 



و از طرفی هم اون طرف قضیه رو میبینم که اگهیه درصد  یکی گیرم بیفته که بد  باشه و من دستم تو جیب خودم نباشه و بدبخت شم 


نمی‌دونم چی کار کنم به زور درس بخونم برای اتفاقاتی که شاید شاید بیفته یا اینکه نه 

بیشتر موقع ها حسمو مثبت میکنم که آره بابا پس این همه خانوما که کل زندگیشونو راحت گرفتن و الان شوهر خوب و عالی گرفتن پس کیان 


لطفاً خانومای شاغل و خونه دار بهم بگید وضع چه جوریه و خوبه و کدوم ور برم 


بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

مهم غلط یا درست بودن باورت نیست مهم اینه هیچ ضمانتی نداره نه میدونی شوهر پولدار گیرت میاد نه میدونی اگرم بیاد نگهت میداره یا نه.


اینم اضافه کنم من هم شاغل بودم هم خانه دار. نه هر شاغلی مستقله و نه هر خانه داری دستش جلوی شوهر دراز.

ببین مادرت ادم زحمتکشیه ولی واسه یه نسل عقب تر ماست دور و زمان اونا یه دکتر و مهندس میرفت یه دختر خوشگل بیکار و الاف میگرفت خیلی هم هر دو طرف راضی بودن

الان شرایط عوض شده الان دیگه همه دخترا میخوان پرنسس باشن و یه پولدار بگیردشون قیافه ها هم به زور و ضرب هزار تا جراحی و فلان همه خوب و خوشگل شده پس نمیتونی بگی میشینم که یه شوهر پولدار کنم و پرنسس شم

انتقاد سازنده تون رو براي خودتون نگه داريد😉فقط خانم هاي بالاي ٣٠سال استثنا هستن😅

خب درسو دوس نداری و انقدرررر متنفری ازش برو یه هنر که دوس داری یادبگیر کهنه حوصله ت سر بره و بعدن هم یه پشتوانه داری یه کاری بلدی که بتونی باهاش زندگیتو بگذرونی همه که نباید به زوووور معلم و دکتر و مهندس بشن

مامان من از اون جمله خونه دارا بود که راحت و لاکچری میخوابید و خیلی هم وضعمون از همه بهتر بود و همه دوستاش که کارمند بودن شرایطشون از ما پایین تر بود

ولی خود من الان کاملا مستقل شدم که نیاز به پول همسرم ندارم و فقط بخاطر عشق و علاقه و کنار هم بودن ازدواج کردیم

انتقاد سازنده تون رو براي خودتون نگه داريد😉فقط خانم هاي بالاي ٣٠سال استثنا هستن😅
ببین مادرت ادم زحمتکشیه ولی واسه یه نسل عقب تر ماست دور و زمان اونا یه دکتر و مهندس میرفت یه دختر خو ...

موافقم. بیست و چند سال پیش یک دکتر جراح رفت یک دختر خانم به قول شما علافو گرفت که فقط چشمش سبز بود چقدرم دختره منت میگذاشت سر شوهره. الان همون خانم به دست و پا افتاده چون شوهره اراده کنه صدتا نه فقط خوشگلتر بلکه تحصیلکرده ترهم میتونه بگیره. قشنگ برعکس شده موقعیتش.

ببین مادرت ادم زحمتکشیه ولی واسه یه نسل عقب تر ماست دور و زمان اونا یه دکتر و مهندس میرفت یه دختر خو ...

 نمیخواهم بشینم تا یه مرد خیلی خیلی پولدار بیاد بگیرتم یکی در حد معمولی حتی پولدار هم نه ولی بالاخره اونقدی داشته باشه که از دادن پول خسیس بازی در میاره همین 

خب درسو دوس نداری و انقدرررر متنفری ازش برو یه هنر که دوس داری یادبگیر کهنه حوصله ت سر بره و بعدن هم ...

 آخه توی هنر شغلی با حقوق ثابت پیدا نمیشه تنها معلمی رو دس دارم البته اگه مجبور باشم برم بین بد بد تر بد رو انتخاب میکنم 


 آخه توی هنر شغلی با حقوق ثابت پیدا نمیشه تنها معلمی رو دس دارم البته اگه مجبور باشم برم بین بد ...

شما شغل ثابت میخوای معلمی بهترینه خب یه خورده تلاش فک کن داری دارو میخوری سخت تلاش کن اکثر مردم موفق از لحظه های تلاششون متنفر بودن ولی چون نتیجه خیلی مهم بود واسشون از تلاش دس نکشیدن شمام که نمیخوای پزشکی بیاری میخوای معلم بشی پس یه خورده به خودت سختی بده جوهر آدمیزاد تلاشه بیکار موندن مثل آب راکد میمونه بلاخره آدمو فاسد میکنه

شما شغل ثابت میخوای معلمی بهترینه خب یه خورده تلاش فک کن داری دارو میخوری سخت تلاش کن اکثر مردم موفق ...

خیلی درست میگید ولی من اصلا حوصله درس خوندن رو ندارم مامانم هم میگه یه یه سال تلاش کن بعدش تموم میشه ولی اصلا نمیتونم اونجوری تلاش کنم و بخونم چون اصلا علاقه ای ندارم 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز