وقتی می مانی و می بخشی فکر میکنند رفتن را بلد نیستی باید به آدم ها از دست دادن را متذکر شد .آدم ها همیشه نمی مانند یک جا در را باز می کنند و برای همیشه می روند....
من ایقد تعطیل بودم...بعد عقدمون شوهرم برام توضیح داد...
یعنی هرچی تو کلاس مشاوره میگفتن..من عین اسکولا نگا میکردم هیچی نمیفهمیدم😐
من هرگز از رحمتخدای مهربانم ناامید نمیشم.خداجانم اونی که الان این امضارو میخونه،به همه آرزوهاش برسون💜تا اینجا اومدی اگه دوست داشتی بهم بگو برات صلوات بفرستم
میدیدم پیش هم نشستن یه اییییییییییییییش کش دار میگفتم .
رفتم گذاشتم کف دست داداشم
با هم نقشه کشیدیم مچشونو بگیریم که دیگه از این کارا نکنن=/
ولی لامصب بابام خیلی کار کشته بود
گیر تله هامون نیفتاد
به خانه برمیگردی" برایت قهوه دم میکنم" قاشقی سیانور در فنجانت میریزم" روبه رویت مینشینم" لبخند میزنی ".... میگویم قهوه ات سرد شد بگذار عوضش کنم! ... سال هاست میخواهم تورا بکشم اما لبخندهایت را چه کنم؟! :)