جریان از این قرار بود که ما به سفر دوروزه رفتیم یه جایی برگشتیم منم پریود شده بودم شدید حالم بد بود رسیدیم خونه چمدونا رو گزاشتیم زمین مادرشوهرم به شوهرم زنگ زد که چه خبر شوهرم هم بعد یکم حرف زدن برا شام دعوتشون کرد در حالی که من مریض بودم و فقط دوساعت تا شام مونده بود بعد
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
منم با اون حال خرابی غذا درست کردم با سالادو مخلفات بعد که مادرشوهرم و خواهرشوهرم اومدن از در خونه که وارد شدن گفتن بودی گند غذا میاد بعد اومدن نشستن گفتن چقد پوستت داغونه
دریغ از یه ذره کمک شوهرم هم اصلا منو نمیدید سرش فقط توی گوشی بود و اونا هم کلی باهام سرد بعد موقع غذا خوردن مادرشوهرم یه قاشق از غذا میخوره میگه اوققق این چیه درست کردی خاک توی سرت کنن خواهرشوهرم هم گفت برادرم اول گفتم بزار بزرگ بشی بعد زن بگیر اخه این زن چیه