2777
2789
عنوان

ازدواج همزمان با دانشگاه شدنیه؟

766 بازدید | 20 پست

۲۱ سالمه   درگیر کنکور بودم (پشت کنکور بودم)  هنوز دانشگاه نرفتم 

تو یه رابطه هستم  و  دلم نمیخواد بیشتر ازین طولانی شه میخوام رسمی شه نظر پارتنرمم همینه  

انشالله  اگه امسال دانشگاه اوکی شه   تصمیم به ازدواج دارم  

خودمو هنوز اماده مسئولیت نمیدونم  برای همین حداقل میخوام چند ترم بعد  ازدواج کنم   اما واقعا نمیدونم میتونم کنترل کنم زندگیمو یا نه

اره بابا میشه من ارشد که خوندم و قبول شدم بچم دو ماهه بود با نوزاد میرفتم دانشگاه و میمومدم سره بعدیم تا نه ماه تمام با شکم حامله میرفتم سر کار 


هر کی با ما مشکل داره 🙋 مشکل گشا ابلفضل 😂🤣

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

اگر همسرت واقعا پایه باشه اره که میشه 

حس میکنم  تصورم از ازدواج  یه دنیای کاغذی و کادو پیچ شدست 

میدونم قراره خیلی سخت باشه اما  بازم درکش سخته  نمیدونم میتونم یا نه

آره شدنیه من کارشناسی ازدواج کردم همسرم خیلی همکاری می‌کرد روزایی که ظهرا نمیتونستم بیام سره کار اضافه کاری میموند شبا هم که میدید خستم از بیرون غذا میگرفت

پسرم💙 تو تکه ای از بهشت هستی که تو قلب و جان من فرود آمدی عاشقانه دوستت دارم👼

من ترم سوم حامله شدم تا هفت ماهگی رفتم دانشگاه و بعد ول کردم ،بعد یک سال و نیم برگشتم دانشگاه و هیچکدوم از دوستام رو دیگه باهاشون نبودم خیلی ناراحت شدم ،ولیذخب پسرم داشتم،ولی تا تموم نکردی مراقب باش حامله نشی

اره بابا میشه من ارشد که خوندم و قبول شدم بچم دو ماهه بود با نوزاد میرفتم دانشگاه و میمومدم سره بعدی ...

خب شما خیلی قوی بودید 

من بچه اول خانوادم  تو زندگیم  خیلی مسئولیت نداشتم   یجورایی خجالت میکشم   از نظر خودم سنم زیاد نیس  اما از بس  دخترای کوچیک تر ار من ازدواج کردن که توقع بالا رفته

از سن کم درگیر خانواده شوهر نشین حیفه. اعصاب برای آدم نمیزارن واسه هیچکاری چه برسه درس خوندن.  بازم هرجور خودت صلاح میدونی من فقط نظرمو گفتم 

میشه لطفا برای اینکه شر دشمنام به خودشون برگرده یه حمد بخونین. اگه خوندین بگین منم براتون بخونم 🌹

آره شدنیه من کارشناسی ازدواج کردم همسرم خیلی همکاری می‌کرد روزایی که ظهرا نمیتونستم بیام سره کار اضا ...

من همه اینارو با  پارتنرم  صحبت کردم  اونم همیشه میگه کمکت میکنم  یا  درک میکنم   اما‌  خودش خیلی سرش شلوغه  نمیدونم واقعا  یه بی اعتمادی نسبت به همه چیز داره دیوونم میکنه

حس میکنم  تصورم از ازدواج  یه دنیای کاغذی و کادو پیچ شدست  میدونم قراره خیلی سخت باش ...

خیلی سخت میگیری ازدواج و زندگی مشترک اصلا سخت نیست 

منهم امسال میرم دانشگاه شوهرمم دانشجو اصلا اذیت نمیشیم 

never argue wite stupid people thay will drag you down to their level and then beat you with experience            "mark twain"

من با همکلاسیام خیلی باهم صمیمی بودیم خیلی سعی کردن کمکم کنن ،تا هفت ماهگی تونستم برم بعدش خطر زایمان زودرس و خونه نشینی،هنوزم بعد ۶سال دلم برا اون دوران که خراب شد تنگ میشه

حس میکنم  تصورم از ازدواج  یه دنیای کاغذی و کادو پیچ شدست  میدونم قراره خیلی سخت باش ...

😂😂😂😂

نه خوبه ادم درستی انتخاب کنی خیلی خوب و قشنگه

بالاخره دو تا ادم متفاوت هستین اختلاف نظر همه دارن اصلتون درست باشه محبت باشه بینتون سختیاشم شیرینه

از سن کم درگیر خانواده شوهر نشین حیفه. اعصاب برای آدم نمیزارن واسه هیچکاری چه برسه درس خوندن.  ...

درسته واقعا 

تو خیلی چیزا خودم مقصرم   اما یه جاهایی دوری از کسی که دوسش داری  سخت  میشه  محیط خانواده ما طوری نیست که بشه راحت همو ببینیم از این لحاظ هم خیلی دارم اذیت میشم  از دنیای مجازی و قایم موشک بازی خستم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792