بیاین ارومم کنین من همینجوریشم وسواس فکری دارم و مثل خوره همه چی میفته به جونم اینم الان اضافه شده. مادرشوهرم الان یک هفته بیشتره که رفته جایی ما تو یه ساختمونیم ولی چون من جایی برم اون اصلا زنگ نمیزنه منم نزدم فقط شوهرم میزنگه حرف میزنن. بعد امروز با مامانم که حرف میزدیم پرسید زنگ میزنی یا نه منم گفتم نه شروع کرد نصیحت که تو کوچکتری و انقد رو مغزم راه رفت تا زدم و جواب نداد تا چند دقیقه پیش که خودش زنگ زد و گفت تو زنگ زدی یا نوه ام (دخترم) اخه گوشیو برمیداره به همه میزنگه اکثرا! گفتم نه من بودم گفت شمارتو دیدم با خودم گفتم عروسم که یه زنگ نمیزنه لابد بچه بوده😏 میخواستم بگم از شما یاد گرفتم که هیچوقت جایی میرم زنگ نمیزنی ولی باز طبق معمول لال شدم. حالم بده اصلا اه
سعی کن ریلکسش باشی و فکرا رو از خودت دور کنی
خب راس گفته دیگه بیچاره😂
توک نباید کار زشت مادر شوهرت و تکرار کنی هر کس کاراش نشونه شخصیتشه بعدم بیخیال اصلا چیز مهمی نیست
چیزی نشده .خودتو ناراحت نکن .توقع نداشت زنگ بزنی .
چقدر برای خودتون از کاه کوه میسازین یه کلمه میگفتی یه یادتون بودم گفتم حالتونو بپرسم خلاص دیگه یه تلفن ابنقدر فکر و خیال نداره!
معمولا کوچیکترا زنگ میزنن
اصطراب دارین؟انقدر مهم نیست که بهم بریزی . رو خودت کار کن یا برات مهم نباشه یا جواب بده یا روش خودتو برو تحت تاثیر هیچکس کاری که نمیخوای رو نکن
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
