بچه ها اتفاقات چندشی که دیدید تعریف کنید
مثلا همسر همسر من یه بار اشتباهی بجای مسواک خودش از مسواک من استفاده کرده بود😂😂😂
بابام یه پسر عموی خیلی پیری داشت
اومده بودن خونه ما
دندون مصنوعی داشت.
صبح بلند شدم برم مدرسه
رفتم صورتمو بشورم
دیدم این بنده خدا دندوناشو در اورده داره مسواک میزنه.
بعد نگاه کردم دیدم مسواک مامانم دستشه😂
یه لحظه مکث کردبرگشت تو چشام نگاه کرد
گفت مسواک توعه
گفتم نه
مال مامانه
گفت خب عیب نداره
و دوباره شروع کرد خرت خرت خرت مسواکو میکشید رو دندونش😂😂😂😂
🤣🤣🤣🤣🤣
خوابم میاد
بابام کرم موبر رو بعنوان خمیر دندان استفاده کرده بود. فکر کرده خارجیه حتما چیز خوبیه
همسره همسرت؟😁😁😁😁
,😁😁😁😁
مورد اولی چندش نیس که
ما رفتیم سفر مسواک من ته ساک بود اخر شبی حال نداشتم درش بیارم
مسواک شوهرمو زدم😂
یه فامیل داریم میانسال دندون مصنوعیشو درآورد تیلیت روشو با انگشت پاک کرد گذاشت تو دهنش
الان بازم به عُق زدن افتادم 🤢😷
وقتی میخوایم همدیگه رو اذیت کنیم این خاطره رو تعریف میکنیم در این حد
طرف مقابلم قسم میده نگووووو نگووووو همزمان میپوکیم و عق میزنیم
[QUOTE=199122357]یه فامیل داریم میانسال دندون مصنوعیشو درآورد تیلیت روشو با انگشت پاک کرد گذاشت تو دهنش الا ...[/QUOTE
وای حالم بهم خورد
😂😂😂😂یکی بود میگفت ی پیر زن خونمون کار میکرد
بعد هرصب مسواک یکیمون خیس بود تو خونمون دعوا بود ک‌کی مسواک بقیه رو میزنه بعد ی صبح میبینن کار این خانمه است
میگه با گریه میگفت حالا شما چندتا دارین یکیشم من بزنم چی میشه مگه😐
😅😅
وااای خیلی سال پیش مهمون داشتیم یه لیوان دوغ ریختم من پیش مهمونه نشسته بودم هی دوغ میریختم هی لیوان نصفه بود 😐تو نگو یه ذره از دوغه من میخورم بقیش اون خانم هی ادامه دادیم 😐😐😐
😂😂😂😂فقط اونجا که گفته مسواک توعه بعد بکارش ادامه داد
